ماهی سیاه کوچولو

مجموعه قصه های بهرنگ شامل 23 قصه را تمام کردم. در ادامه کتاب داستانهای “کوراوغلو و کچل حمزه” – “تلخون” و “عادت” هم بد نبودند! اما “ماهی سیاه کوچولو” چیز دیگری است. این داستان برنده 2 جایزه از ایتالیا و چکسلواکی در سال 1969 (1347 شمسی) است. به نظر من بهترین داستان صمد بهرنگی همین داستان است.
“درباره حماسه کوراوغلو” عنوان بخشی از کتاب است که قبل از داستان کوراوغلو آمده. این بخش از مقاله‌ای با نام عاشیق شعری که صمد بهرنگی با استفاده از “تاریخ مختصر ادبیات آذری” نوشته، آورده شده است. در این مختصر با اوضاع و احوال اواسط قرن 16 و قرن 17 میلادی آشنا می شوید و خصوصاً با واقعیت شخصیت شاه عباس صفوی آشنا میشوید که چه ظلمها که نکرده! در صفحه 315 آمده است:
… ناگفته نماند که سیمای شاه عباس در فولکلور آذربایجان به دو گونه مغایر تصویر میشود. یکی بر اینگونه که گفته شد، و دیگری به گونه درویشی مهربان و گشاده دست که شبها به یاری گرسنگان و بیوه زنان و دردمندان میشتابد. در ظاهر، سیمای اخیر زاده تبلیغات شدید دستگاه حکومتی و پاره‌ای اقدامات متظاهرانه چشمگیر و عوامفریبانه است که نگذاشته مردم ظاهربین و قانع، ماهیت دستگاه حاکمه را دریابند. …
(مثل اقدامات عوامفریبانه کنونی احمدی نژاد که نمیذاره …)
در ادامه داستان کوراوغلو حاوی ظرایف زیادیست که حتما باید بخوانید!
در مورد داستان ماهی سیاه کوچولو هم که دیگر سفارش لازم نیست و حتما آنها که نخوانده‌اند، میدانند که باید بخوانند!!!
عادت داستان بازرسی مدارس توسط بازرس اداره است که بسیار جالبه!
پوست نارنج حکایتی دیگر از فقر و بدبختی روستاییان است. در قسمتی از این داستان آمده است:
… من گفتم: بچه‌ها، هر کی از نارنج حیدرعلی خبری دارد خودش بگوید. ما که دیگر نباید به هم دروغ بگوییم. ما با هم دوست هستیم. گفتیم دروغ را به کسی میگوییم که دشمن ما باشد و ما بهش اعتماد نداشته باشیم…

حالا میفهمم چرا مسئولین به مردم دروغ میگویند! حتما آنها به سفارش صمد عمل میکنند!!!

پی نوشت: اولا بچه که بودم یادمه عاشق غریب (عاشیق غریب) میومد تو مجالس عروسی و … برامون شعرهای ترکی بسیار دلنشین -علیرغم اینکه معنیشو کامل نمیفهمیدی ولی دلنشین بود- همراه با ساز مخصوص میخوند. ثانیاً کسی در مورد داستان “کلاغها، عروسکها و آدمها” چیزی میدونه؟

پی نوشت2:

اینجا سایت صمد بهرنگی است…