کلهر:رسانه های چاپلوس خطرناکترند
من این خبر رو در هفته نامه محلی «مجنون» خوندم که به دلیل اهمیت آن، اینجا بازنشرش میکنم. ضمنا این خبر در اینجا و اینجا هم هست:
كلهر، مشاور رسانهاي رئيسجمهور در گفتوگو با هفتهنامه «ميهن» درباره پذيرفتن مشاورت احمدينژاد گفت: بر حسب نياز آمدم.قرارم با آقاي احمدينژاد اين بود كه مسئوليت اجرايي در دولت نپذيرم، اما احتمال پيشنهاد معاون اولي و وزارتخانههايي مانند ارشاد و مسكن ـ به دليل سابقه معماري و شهرسازي كه داشتم ـ وجود داشت، اما پيش از انتخابات، جزو شرايطم نپذيرفتن مسئوليتهاي اجرايي و وزارتي بود.
وي درباره نگاه رسانهاي دولت نهم اظهار داشت: نگاه خود دكتر احمدينژاد كه پيش از انتخابات صحبت كرده بوديم، اين بود كه دولت مانند دولت قبل براي تأسيس رسانه اقدام نكند؛ مثلا چهار الي پنج روزنامه و نشريه را حمايت كند.
مشاور رسانهاي احمدينژاد درباره مفيد بودن رسانهها براي دولت تصريح كرد: رسانه، هنگامي براي دولت مفيد است كه اطلاعرساني و انتقاد كند. از مباحثي كه دكتر در سخنرانياش مطرح ميكرد و هنوز هم معتقد است، آن است كه در گذشته، وقتي يك فرد، مدير يا مسئول بخشي ميشد، فكر ميكرد بايد مدافع زيرمجموعهاش باشد، همين باعث ميشد كه سيستم اصلاح نشود و اين يك بيماري است. در حالي كه هنوز هم دكتر احمدينژاد و بنده اينگونه فكر ميكنيم كه حتي فحش ـ و نه تنها انتقاد ـ ميتواند گوشهاي از حقيقت را در خود داشته باشد و يك مسئول اجرايي، ميتواند از آن فحش براي اصلاح خود استفاده كند.
بنده يك مثال را از كابينه آقاي رجايي به آقاي احمدينژاد گفتم. در دوران آقاي رجايي ـ كه قائممقام وزير در اين كابينه بودم ـ روزي بريده روزنامهها را كه شامل روزنامههاي چپي، ماركسيستي و كمونيستي بود، خدمت ايشان بردم و گفتم: ببينيد چقدر به من فحش ميدهند. آقاي رجايي گفت: آيا در آن حرف حساب هم هست؟ كه بنده ناراحت شدم و گفتم كه فحش حرف حساب است؟ او گفت: منظورم اين است كه آيا نقدي هم وجود دارد؟ گفتم: بله. پرسيد: چقدر براي خريد روزنامهها هزينه ميكنيد؟ گفتم: ماهي 270 تومان. پرسيد: چقدر بايد هزينه ميكردي تا اين خبر و اشكال را در فلان نقطه فلان استان به تو بدهند؟ اين ارزش اقتصادي خود را دارد، پس بقيهاش را به جان بپذير.
حالا ما با دكتر احمدينژاد يك گام جلوتر گذاشتيم و گفتيم كه جامعه بايد رشد پيدا كند، زيرا جامعهاي كه تنها به يك خبر منتهي شود، بسيار آسيبپذير است.
كلهر درباره تقسيمبندي رسانهها به حامي و منتقد دولت گفت: چنين تقسيمبندي وجود ندارد. در نمايشگاه مطبوعات، يكي از روزنامهها به بنده گفت كه مردم خيال ميكنند ما موافق دولت هستيم و خبرها را به ما ميدهند. من به آنها گفتم: بگوييد كه مخالف ما ـ دولت ـ هستيد، اما چهرهتان اينگونه ـ موافق دولت ـ است. بنابراين، اصلا لزومي ندارد كه ما حامي يا غيرحامي داشته باشيم. اين كشور هزاران پروژه دارد كه برخي از آنها به خوبي جلو ميرود و برخي به كندي كه بايد به آنها انتقاد كرد و يا برخي غلط اجرا ميشود؛ بنابراين، نبايد از اين دولت به اين طريق حمايت كرد. حمايت بايد باشد و آن را نفي نميكنيم، مردم به رئيسجمهور رأي دادهاند، همانگونه كه از دولت آقاي خاتمي حمايت كرديم، زيرا مردم رأي داده بودند. بالاخره وقتي مردم يك رئيسجمهور را ميآورند، وظيفه همه آن است كه احترام بگذارند. پس اينجا همه حامي هستند و بحث روزنامه حامي يا غيرحامي نداريم.
ممكن است در خارج از كشور مخالف داشته باشيم كه طبيعي است، اما اين تقسيمبندي در داخل انحرافزاست. وظيفه مطبوعات اطلاعرساني است، در جايي دولت درست و در جايي نادرست عمل ميكند؛ يكجا مأمور دولتي رشوه ميگيرد و بايد رسوا شود و در جاي ديگر، مأموري خوب كارش را انجام ميدهد و بايد از وي تقدير كرد.
كلهر درباره جهتگيري رسانهها اظهار داشت: برخي رسانهها بيجهت ستايش ميكنند كه اين ستايشها بسيار خطرناك است زيرا ستايش از هر موجود بيش از آنكه به او خدمت كند، به آن ضرر ميرساند. من هرگز از مرحوم رجايي نديدم كه كسي از او ستايش كند و ايشان با او برخورد نكند. اي كاش روزي بيايد كه ما دست از اين ستايشها و تمجيدهاي بيمحتوا در مطبوعاتي كه اسمشان حامي دولت است، برداريم و واقعيت را بگوييم. اصلا دين اسلام براي اين نيامده كه بنشيند كاغذ، وقت خود و خواننده را به چيزهايي صرف كند كه نهايت از آن شركت دربيايد، هنوز برخي ستايشها را چاپلوسي نسبت به دولت ميدانم و آن مطبوعات را خطرناكتر نسبت به دولت ميدانم تا آن مطبوعاتي كه انتقاد به دولت كرده و حتي دشنام و ناروا ميگويند.