حال بستان
از کاست بوی گل مختاباد:
چون است حال بستان ای باد نوبهاری
کز بلبلان برآید فریاد بیقراری
گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت
تو در میان گلها چون گل میان خاری
ای گنج نوشدارو بر خستگان گذر کن
مرحم به دست و ما را مجروح میگذاری
ای زلف تو کمندی ابروی تو کمانی
ای قامت تو سروی وی روی تو بهاری
دریاب عاشقان را کافزون کند صفا را
بشنو تو این سخن را کاین یادگار داری
البته، نسخه ی نامجوی این آهنگ، راحتتر پیدا میشه تو بازار سایبری!!
سلام! میتونی آهنگ فریاد بی قراری یا باد نو بهاری مختاباد رو برام ایمیل کنی ؟؟؟
@انترخان,
سلام
نه متاسفانه
ندارم
شرمنده
عاقبت جوينده يابنده بود
شاد باشي