سفرنامه محمودآباد

من در تاریخ 83/4/27 کتبا به دانشگاه صنعت نفت برای همکاری اعلام آمادگی کردم. در اواخر شهریور 83 طی یک سفر تفریحی دو روزه (که به اتفاق خانواده به محمودآباد رفتیم) با رییس محترم دانشکده علوم دریایی مصاحبه ای انجام شد و پیرو آن دانشگاه صنعت نفت اعلام نیاز کرد. بالاخره بعد از گذشت چند ماه موافقت مدیر عامل محترم شرکت گاز استان مرکزی را برای انتقال گرفتم و از 1/5/84 در دانشکده مشغول بکار شدم. پس از حدود سه هفته به محمودآباد اثاث کشی کردیم. پس از حدود 4 ماه تحمل خانواده من تمام شد و به اراک برگشتند. اینجانب نیز تقاضای انتقال مجدد به اراک کردم و از 11/6/85 مجددا در شرکت گاز استان مرکزی مشغول بکار شدم.

در طی مدت مذکور بیش از 40 بار مسیر اراک – محمودآباد را تنها یا باتفاق خانواده رفت و آمد کردم. بعضی وقتها بدلیل بسته یا یکطرفه بودن جاده هراز مجبور به عبور از مسیرهای فیروزکوه یا چالوس بوده­ ام . قبل از انتقالی، دو بار از محمودآباد رد شده بودیم و دو بار هم برای تفریح به محمودآباد رفته بودیم.

در طی مدتی که در محمودآباد زندگی میکردیم مسافرتهای زیر را داشتیم:

دو بار مشهد مقدس برای زیارت امام رضا (ع)

یک بار آستارا

دو بار رامسر

یک بار نمک آبرود

دو بار نکا

دو بار یوش

بیش از پنج بار ساری

در این مدت مجموعا 17 نفر (خانواده) از آشنایان و دوستان مهمان ما بوده اند.

مکانهای دیدنی و تفریحی منطقه که مورد استفاده یا بازدید قرار گرفته اند نیز به قرار زیر است:

پارک فین

پارک نور

جنگل سی سنگان

تله کابین نمک آبرود

دریاچه ولشت

آبشار آب پری

پارک کشپل

خانه نیمایوشیج

امامزاده عبدا…

ضمنا در این مدت با دراکولاها هم آشنا شدیم! فقط از خدا بخواهید که شما را نگردند! در آنصورت زخم ناجوری ایجاد میشه که خیلی اذیت میکنه. خداوند به همه سلامتی و سعادت نصیب کند. انشاءا…

3 Replies to “سفرنامه محمودآباد”

    • خسروبیگی

      @حمیدرضا,
      دراکولا نام یک حشره موذی است که در اواخر فصل برداشت برنج در شمال زیاد میشود و خطرناک است!
      اگر در زمان وجود آنها به شمال سفر کردید حتما از محلی ها در مورد آنها بپرسید و قبل از اینکه به شما آسیب برسانند آنها را بشناسید
      سالم باشید

پاسخ دادن به حمیدرضا لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *