انتظار فرج از نیمه خرداد

ظاهرا این موج وبلاگی از اینجا شروع شده.
سال 57 دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی در روستای سوسن آباد بودم. البته به شهر اراک و خصوصا منزل پدربزرگم (واقع در منزل وقفی امام جماعت مسجد آسیدمهدی) رفت و آمد داشتیم. بطور ناخودآگاه عاشق امام خمینی شده بودم. نمیدانم چرا؟
بعدها در پای منبری شنیدم که هر کس مرد خدا باشد، خدا مهرش به دل دیگران بیندازد به گونه ای که بیرون نرود.
نمیتوان به فرمان امام به جبهه رفت بدون دوست داشت او. و نمیتوان ادعای ولایتمداری  داشت بدون خدا محوری و مردم محوری که مرام او بود. علی علیه السلام نیز 25 سال صبر کرد تا مردم او را بخواهند و بفهمند که اشتباه کرده اند.
در 57 پیامهای امام به سختی به ما میرسید اما دیدن عکسی نادر از او، عشق به او را دو چندان میکرد…

دیشب که نوشتن این پست را شروع کردم، بیش از یک ساعت در اینترنت بدنبال یافتن اولین عکسی که از امام دیدم، گشتم. اما نیافتم! عکسی پرتره که شبیه عکس زیر بود اما سیاه و سفید – از نمای نیمرخ چپ و بالای آن نوشته بود: فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما

آنموقع ابزارهای اطلاع رسانی اینقدر گسترده نبود. معدود خانواده هایی تلویزیون سیاه و سفید داشتند. در روستای ما فقط یک دستگاه تلویزیون بود. برخی گرامافون داشتند، و معدودی هم ضبط صوت. رادیو و مخصوصا بی بی سی مهمترین کانال اطلاع رسانی بود و نه تنها از اینترنت و گودر و ایمیل و وبلاگ و فیس بوک و توییتر و  ماهواره و موبایل و … خبری نبود، بلکه روزنامه ها هم اندک در تیراژ محدود و آنهم دولتی!

انقلاب پیروز شد و جنگ آغاز و بعد هم پذیرش قطعنامه! روز 13 خرداد 1368 میگفتند امام حالش خراب است و نیاز به دعای مردم دارد. شباهنگام ساعت 22 و 30 دقیقه با کاروانی از دانشجویان دختر و پسر محب امام، از محوطه دانشگاه صنعتی اصفهان، پیاده  به سمت امامزاده سید محمد به راه افتادیم. در میان تاریکی از جنگل عبور کردیم و در فضایی معنوی شفای امام را خواستار شدیم و او که انتظار فرج از نیمه خرداد میکشید، شفا یافت. شاید حدود ساعت 2 بعد از نیمه شب به خوابگاه رسیدیم و خوابیدیم. صبح ساعت 7 با صدای آقای حیاتی که در رادیو گفت: “روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان…” بیدار شدیم و بلافاصله با اتوبوسهای دانشگاه به سمت تهران به راه افتادیم. نیرویی ناشناخته، از آن جنسی که عشق امام در دلم کاشته بود، مرا به مراسم تشییع او دعوت میکرد. خداوند بر علو درجات او بیافزاید که درد مردم داشت.

در اینجا اولین عکسی که از امام خمینی وارد خوانسار شده را عکس زیر معرفی کرده:

3 Replies to “انتظار فرج از نیمه خرداد”

  1. مادرانه

    lمگه زمان مرگ امام، چند سال‌تون بوده؟
    راستی! شرمنده، اما من هیچ کسی رو دعوت نکردم برای این موج وبلاگی. چون اون موقع واقعا نمی دونستم باید از چه کسانی دعوت کنم.
    عکس امام هم من رو برد به اون زمانهااا

پاسخ دادن به مادرانه لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *