قصه های قرآن 1
خب، رییسی داشتم در پتروشیمی (آقای سبزکار)؛ یادش بخیر. میگفت وقتی تو اداره بیکارید، کتاب بخونید.
از وقتی که وزارت نفت مورد حمله سایبری قرار گرفت و اینترنت قطع شد و ورود لپ تاپ ممنوع؛ مدتی رفتم سراغ مطالعه کتاب. در کتابخانه محل کار به سراغ قصه های قرآن رفتم.
1- ابتدا کتاب “هزار و یک حکایت قرآنی” نوشته محمد حسین محمدی را امانت گرفتم و نگاهی بهش انداختم:
– حکایت 6 – نقشه ای شیطانی!
نقالی خطاب به مردم چنین میگفت: ایهاالناس! هرگاه کسی هنگام خوردن و آشامیدن “بسم الله” بگوید، شیطان به او نزدیک نگشته و در خوردن و آشامیدن با او شریک نمیشود. … پیشنهاد من اینست که: ابتدا بدون بسم الله نان خشک و شور بخورید تا شیطان نیز با شما شریک شود. سپس بسم الله گفته و آب بنوشید تا شیطان نتواند بنوشد و بدینوسیله آن ملعون را از تشنگی هلاک سازید.
– آنکه شد دور از خدا در چنگ شیطان اوفتد
بره دور از شبان را گرگ صحرا می خورد
– در ایامی که امیر مومنان علی (ع) عهده دار خلافت ظاهری بود، شخصا در بازارها قدم میزد … و این آیه را تلاوت میفرمود: (سوره قصص) تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٨٣﴾
ما این دار (بهشت ابدی) آخرت را برای آنان که در زمین اراده علوّ و فساد و سرکشی ندارند مخصوص میگردانیم و حسن عاقبت خاص پرهیزکاران است.
2- اما دیدم این کتابی نیست که دنبالش میگشتم. سپس کتاب “دوره کامل قصه های قرآن” نوشته سید محمد صحفی را امانت گرفتم:
– آدم: … در آن حال شیطان مزد عبادتهای چندین هزار ساله خود را مطالبه کرد و از خداوند خواست که در مقابل عباداتش او را عمر طولانی باندازه عمر جهان عطا کند و او را تا روز قیامت زنده نگهدارد… خداوند … به او وعده داد که تا روز معین احتمالا … و قبل از برپایی محشر، زنده بماند.
– شیث: … خداوند به آدم وحی فرستاد که من تمام نیکیها و سعادتها را در 4 کلمه برای تو بیان میکنم:
کلمه اول از آن من، کلمه دوم از آن تو، کلمه سوم میان من و تو و کلمه چهارم میان تو و مردم.
آنکه از من است اینست که مرا بپرستی و شریکی برای من قرار ندهی. آنکه از آن توست آنکه در برابر کارهایی که میکنی، آنچه را که بیش از هر چیز به آن نیازمندی، بتو پاداش دهم. آنکه میان من و توست، از تو دعا کردن و خواستن و از من اجابت و پذیرفتن. و بالاخره آنکه میان تو و بندگان من است این است که برای مردم دوست بداری آنچه برای خودت دوست داری.
– هجرت: (سوره انفال) وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ ۚ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّـهُ ۖ وَاللَّـهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿٣٠﴾
و (به یاد آر) وقتی که کافران با تو مکر میکردند تا تو را به بند کشند یا به قتل رسانند یا از شهر بیرون کنند، و آنها (با تو) مکر میکنند خدا هم (با آنها) مکر میکند و خدا بهتر از هر کس مکر تواند کرد.
– پیمان صلح حدیبیه: بموجب این عهدنامه محمد بن عبدالله و نماینده قبایل قریش سهیل بن عمرو قراردادی به شرح زیر بین خود منعقد ساختند:
1- مدت این پیمان 10 سال است و در طول این مدت هیچیک از طرفین تعرضی نسبت به یکدیگر و نسبت به همپیمانان یکدیگر نخواهند کرد و مسلمانان و قریش نسبت به مال و جان و آبروی خود از تعرض دیگری مصون خواهند بود.
2- مسافرت افراد قریش و مسلمین به شهرهای یکدیگر آزاد و طرفین مصونیت کامل خواهند داشت.
3- هر فردی از مسلمین بخواهد به کیش اجداد خود برگردد و بت پرستی پیشه کند، آزاد است و همچنین هر فردی از بت پرستان که متمایل به اسلام شود، میتواند آزادانه تصمیم بگیرد و هر کس در انتخاب دین آزادی کامل دارد و کسی حق تعرض به او نخواهد داشت.
4- سایر قبایل عرب حق دارند بنا به مصالح و مقتضیات سیاسی خود با هر یک از طرفین عهد دوستی ببندند و به موجب همین قرارداد آن قبیله ها هم از هرگونه تعرض و آزار در امان خواهند بود.
5- بموجب این پیمان، هر جوانی از قریش بدون اجازه ولی خود مسلمان شود و به مدینه هجرت کند مشرکین حق دارند او را به مکه برگردانند ولی هر مسلمانی که از اسلام بگریزد و به بتها پناه ببرد، مسلمین حق استرداد و برگرداندن او را نخواهند داشت.
6- مسلمانان در مکه برای اجرای مراسم دینی خود آزادند و بدون آنکه مورد تحقیر و آزار قرار گیرند، حق دارند نماز بخوانند و رسما با آئین اسلام زندگی کنند.
7- محمد بن عبدالله و یارانش از انجام حج در ذیحجه این سال محروم خواهند شد. ولی در سال آینده میتوانند بدون کوچکترین تعرضی از طرف قریش به مکه آیند و حج خود را بجا آورند. به شرط آنکه بیش از 3 روز (روزهای ترویه و عرفه و قربان) در مکه نمانند و هنگام ورود به مکه سلاحهای جنگی با خود نداشته باشند و تنها هر کس حق دارد یک شمشیر با خود داشته باشد.
One Reply to “قصه های قرآن 1”