چرا مرامنامه؟

1- وقتی این پست را خواندم، هنوز برایم به خوبی جا نیفتاده بود که پست بعدی آن چه خواهد بود؟ چیزی شبیه “درباره” را – که معمولا در وبلاگها می نویسند – در ذهنم تصور میکردم. ولی وقتی مرامنامه را خواندم، دیدم خیلی جالب است و به نظر من لازم. اولین عکس العمل من، نوشتن این پست بود. بعد شروع کردم به نوشتن مرامنامه وبلاگ خودم. در بند 16 مرامنامه خودم نوشتم: پستهای نویسندگان دیگری نیز در این وبلاگ هست، ممکن است بعدا دیگر نباشد. (!) مدتی بود داشتم روی استفاده از زیردامنه های دامنه ثبتی ام کار میکردم و قصد داشتم پستهای نویسندگان دیگری که در وبلاگم بود را جدا کنم. با خود گفتم این فرصت مغتنمی است که تکلیف این قضیه را قبل از انتشار مرامنامه روشن کنم و خوب نیست در مرامنامه بنویسم “ممکن است بعدا دیگر نباشد”. فورس گذاشتم (تا ساعت 3 بعد از نیمه شب) و کار را تمام کردم و گروه لاگ را (دوباره) راه انداختم. بعد هم مرامنامه گروه لاگ را منتشر کردم. بعد هم مرامنامه با اینترنت منتشر شد.
2- مرامنامه چیست؟ مرامنامه میگوید نویسنده وبلاگ درباره وبلاگنویسی و وبلاگ خودش به چه می اندیشد و چه اصولی را مد نظر دارد. دربارهدرباره ی خود نویسنده است و مرامنامه درباره ی وبلاگش!
3- ایمیلی به تمامی کسانی که آدرسشان در آدرس بوک جی میلم هست فرستادم و از آنها خواستم مرامنامه کورش و گروه لاگ و پست قبلی خودم دراین باره را بخوانند. تا کنون برخی کامنت گذاشته اند و برخی به ایمیل پاسخ داده اند. مثلا جناب آقای مزیدی عزیز نوشته اند: يه خورده سخته نوشتن مرامنامه…من كه متاسفانه الان تمركز براي مرامنامه ندارم . عکس العمل فوری ایشان و اظهار اینکه نوشتن مرامنامه سخت است نشان از هوش و درایت ایشان دارد و اینکه بدلیل اهمیت موضوع باید روی آن بیشتر از یک پست معمولی وقت گذاشت و فکر کرد. امیدواریم دوست عزیزمان جناب آقای مزیدی نیز فرصت لازم را بدست آورند و به زودی مرامنامه خود را منتشر کنند و من میخواهم از همینجا از ایشان قول بگیرم.
البته کسانی هم که عکس العمل فوری نشان نداده اند، لزوما بدین معنا نیست که آنها بیهوش یا کم هوشند، ولی میتواند نشان بیحالی یا کم حالی آنها باشد!
4- ایمیلی به چند تن از دوستان وبلاگنویس نوشتم و خواستم که نظراتشان را بدهند و اینکه موافق انتشار مرامنامه هستند یا نه؟ تا کنون برخی پاسخ داده یا کامنت گذاشته اند و خوشبختانه اکثرا موافقند لیکن در شیوه و شرایط آن نقطه نظراتی دارند. مثلا اینکه کوتاه باشد. ما نمی خواهیم عقاید سیاسی یا مذهبی نویسندگان بیان شود. برخی مرامنامه را موجب محدودیت دانسته اند. اینطور نیست. شما می توانید در مرامنامه بنویسید که: من هیچ محدودیتی در وبلاگنویسی برای خودم قائل نیستم و خودتان را خلاص کنید. این جمله مرام شما را خیلی صریح و کوتاه بیان کرده است. (بقول یکی از دوستان بیکاری هم یه کاریه!)
ببینید اینکه گفتم در ایزو هر کاری میکنید باید بنویسید و برعکس، یعنی همین. البته ما نمیخواهیم دنبال اخذ گواهینامه ایزو برای وبلاگها باشیم. ولی چه اشکال دارد مشابه کار خوبی که ایزو میگوید را ما هم در وبلاگها انجام دهیم؟ مثلا ممکن است کسی بنویسد من در نوشتن متن پستها از کلمات لاتین هم با املای فارسی استفاده میکنم. خب چه اشکالی دارد؟ برای نویسنده اینجوری راحتتر است و این موضوع را مهم دانسته که قید کرده است. ممکن است کسی برایش کامنت بگذارد که این درست نیست و به همین دلیل من دیگر نوشته های شما را نمی خوانم! خب همه اینها جالب و ارزشمند است. سلایق و علایق نویسندگان و خوانندگان را شفاف تر و در صورت امکان به هم نزدیکتر میکند. این به نظر شما خوب نیست؟
5- تقاضا دارم دوستان وبلاگنویس در مورد این موضوع بحث کنند و در پستهای خود زوایای مثبت و منفی اینکار را بشکافند. مخصوصا بهتر است مخالفان بیشتر بنویسند و پیش خود نگویند: ما که مخالفیم پس ولش کن! بازدید کنندگان وبلاگها نیز می توانند در این بحث مشارکت فعال داشته باشند. اصلا نظرات آنها مهم تر است. اگر همه وبلاگخوانان بخواهند که وبلاگنویسان مرامنامه بنویسند، آنوقت نویسندگان باید بنویسند. مشتری وبلاگنویسان بازدید کنندگانند و مشتری شاه است!
انتظار من از خوانندگان مطالب مرتبط با این موضوع یا خود مرامنامه ها گذاشتن کامنت های بیشتر است. پیشنهاد من به نویسندگان مرامنامه هم اینست که امکان گذاشتن کامنت برای مرامنامه را فراهم کنند.
6- مرامنامه وحی منزل نیست که قابل تغییر نباشد. بنابراین اگر به مرور زمان و با تغییر عقیده نویسنده یا تقاضا و کامنتهای خوانندگان، نیازی به تغییر باشد، امکان پذیر است. بنابراین برای کسانی که فکر میکنند محدودیت زاست، هیچ جای نگرانی نیست و آنها هم بنویسند.
7- حتما این پست را بخوانید. (آب دستتونه بذارید زمین و بخونید!)
ممنون

پی نوشت: مرامنامه این وبلاگ در سایدبار در قسمت صفحات است. البته چون ممکن است بعضیها صفحه اصلی را نبینند، در این پست نیز به آن لینک داده شد.

8 Replies to “چرا مرامنامه؟”

  1. آریا

    سلام،

    خیلی برام جالبه که موضوعی که تازه به ذهن بنده‌ی حقیر رسیده، 6 سال پیش به ذهن شما رسیده و راجع بهش فکر کردید و نوشتید.

    از اتفاق من میخواستم ربطش بدهم به ایزو. دیدم که شما هم این کار را کرده اید!

    دمتون گرم:) معلومه که آخر وبلاگ نویسی هستید. حداقل دست بنده‌ی حقیر را که از پشت بستید.

    به نظرم میرسه شاید بد نباشه یه عده ای با همدیگه یه دونه مرام نامه تهیه کنند و توی وبلاگشون بر اون اساس عمل کنند. به نظر من این کار خیلی جالبه.

    خیلی خوشحال شدم از آشنایی باهاتون.

    ارادتمند شما
    آریا

  2. خسروبیگی

    به کورش:
    با اینکه امکان کامنت گذاشتن برای صفحه مرامنامه را فعال کرده بودم ولی چک نکرده بودم ببینم میشه کامنت گذاشت یا نه؟ بعد از کامنت شما چک کردم و متوجه شدم که قالب صفحه ایراد داره. درستش کردم و دیگه میشه کامنت گذاشت.

  3. کورش اسلام زاده- کانادا

    عباس جان
    مرامنامه را دیدم. جالب و مفید بود. چیزهائی درباره تو متوجه شدم که نمیدانستم. در ضمن مثل اینکه صفحه است و از صفحه اول نمیشود دیدش. به نظرت فکر خوبی نیست که جائی برایش باشد که بشود درباره اش نظر داد.
    موفق باشی

  4. کورش اسلام زاده- کانادا

    سلام عباس جان
    اول از همه نوشته ای که مرامنامه با اینترنت منتشر شد که نتوانستم ببینم و لینکی هم ندارد. کجا نمیدانم.
    درباره مانیفست ایرانی وبلاگ هم باید بگویم که مطلب فقط مرتبط با درک از ماهیت وبلاگ در وبلاگشهر فارسی است و تقریباً میشود گفت با مرامنامه که مورد نظر من و شماست یکی نیست.

    نقطه نظرات مخالف هم قابل پیش بینی بوده است. به نظر من کسانی که میگویند سخت است نوشتن مرامنامه شاید نگاه به مرامنامه طولانی دنیای وبلاگ کردهاند که دلیلی ندارد اینقدر طولانی باشد. آن مرامنامه میتواند رفرنسی باشد که با نگاه کردن به آن بخشهائی را که لازم است بیاوریم بعلاوه بخشهائی که نیامده. با نگاه کردن به عقاید هم میشود موافق بود – مخالف بود و صد درصد عکس آنرا نوشت.

    آنهم که میگوئی ممکن است کسی بگوید من هیچ محدودیتی را نمیپذیرم اینهم مرام است و برای من خواننده با ارزش است. من ممکن است با فرد دارای عقیده بحثی مبتنی بر آن راه بیاندازم که هم برای من مفید است هم برای سمت مقابل من. ولی اینکه کسی بگوید محدودیتی ندارم و نمیخواهم آنرا هم بیان کنم به شکلی از ماهیت و قدرتی که وبلاگ به عنوان یک رسانه پرقدرت در اختیار وبلاگنویس قرار میدهد فاصله دارد و بیش از هر چیز نشان میدهد که وبلاگنویس تعریف صحیحی از حرکت و گامهایش ندارد.

    فراموش کنید دوران وبلاگنویسی به عنوان سرگرم شدن و سرگرم کردن را. این دوران به عقیده من به سر رسیده است و اگر حرکت هدفمند نباشد بیش از هر کس خود وبلاگنویس در حرکتهای مار پیچی و بی هدف منفعل شده و نهایتاً بدون هیچگونه استفاده از توانمندیهائی که میتوانست در ارتباط متقابل با خوانندگان به وبلاگنویس – خواننده – و جامعه سود برساند کنار میرود.
    مثبت باشیم و یادمان نرود که بی نظیرترین امکان برای ابراز نظر و موثر بودن در اختیار ما قرار داده شده است و آنرا هم به رایگان در اختیار ما قرار داده اند. هدفمند حرکت کنیم که به نفع همه است.
    موفق باشید

  5. علیرضا حسینی

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اشاره کرده بودید که “مرامنامه” با “درباره من” فرق داره. خب این نظر شماست، اما به نظر من فرقی نداره. توی “درباره من” هم میشه آدم از خودش و مرامش و هدفش و نوشته‌هاش و… بنویسه. اصلاً به نظر من، هردوی اینا، یکی هستن.

    با باز گذاشتن بخش نظرات برای “مرامنامه” یا “درباره من” مخالفم. زیرا امروز می‌نویسیم، بعدش اگر کسی نظر نوشت و انتقاد سازنده کرد می‌خواهیم ویرایش کنیم، بعدش برای خوانندگان بعدی ابهام بوجود میاد که چرا مثلاً این کامنت ارائه شده. به نظر من بهتر نظرات و انتقادها یا… درباره “مرامنامه” از طریق ایمیل یا راه‌های مشابه ارائه بشه.

پاسخ دادن به کورش اسلام زاده- کانادا لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *