یلدایی های امسال

با اینکه از وقتش گذشته ولی بد نیست:

1- بچه که بودم روزی برای کوتاه کردن سرم به خانه خاله پدرم در روستا رفتم که ماشین سلمانی داشتند! پسرخاله پدرم نصف موهای سرم را از ته کوتاه کرد و گفت برو خونه تون بگو ماشین خراب شد! من هم با همان سر و وضع به خانه مان که در همسایگی خانه آنها بود رفتم و در جواب پدرم که پرسید چرا سرت را اینطوری زده همان گفتم که گفته بود. پدرم خندید و گفت باهات شوخی کرده! برو بگو بابام گفته ماشین درست شده !
2- دختر یکی از آشنایانمان را می خواستم، بهم ندادند!
3- دختر یکی دیگر از آشنایانمان را می خواستند بهم بدهند، نگرفتم! (این به اون در!)
4- در زمان دانشجویی یک بار که به حمام رفته بودم اشتباها شیر آب سرد را مدت زیادی باز کرده و تعجب میکردم که چرا گرم نمی شود؟ یکی از دوستان دانشجو پس از سر و صدای من و بررسی روشن بودن آبگرمکن برای کنترل آمد و گفت آدم 50 تا نوار خالی گوش کنه بهتره تا اینجوری کنف بشه!!! تو باید چند واحد تاسیسات پاس کنی!
5- پس از مجروح شدن در جبهه نهایتا مرا به بیمارستان عیسی ابن مریم اصفهان منتقل کردند. از آنجا در نامه به فرمانده گردانمان نوشتم نمردیم و مسیحی هم شدیم!!!

من 5 بازدید کننده از جمله آصف را دعوت می کنم که کامنت بذارن! با تشکر از دعوت کننده .

3 Replies to “یلدایی های امسال”

  1. خسروی

    سلام
    مطالب تون خیلی جالب بود.

    راستی استاد ما کلاس پنج شنبه رو از دست دادیم چون فکر میکردیم کلاس بعد از ظهره

    این مدت هم اینقدر گرفتاری پیش اومد که وبلاگ رو آپ نکردیم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *