جراحی اقتصادی؟!

1- «محاسبه در برابر محاسبه» را خواندم! در روزانه‌ها پای لینکی که دادم، نوشتم: چشم در برابر چشم – گوش در برابر گوش و … آری قرآن چه زیبا کتابیست! حتما بخوانید!
2- شاید فکر کنید میتوان در فکر کردن به همین حد بسنده کرد؟! اما جلوی فکر کردن را نمیشود گرفت! شاید هم بشود، ولی نه برای همیشه!
3- جراحی اقتصادی که اخیرا جناب آقای دکتر مهندس الف نون میگوید چیست؟؟؟ من اقتصاددان نیستم. (البته از یکی از همکاران که فوق لیسانس اقتصاد دارد، اخیرا خواسته‌ام که در برآوردهای اقتصادی کمکمان کند)! اما چنین برداشت کرده‌ام که احمدی‌نژاد میخواهد یارانه‌ها را (برخلاف همه کشورهای دنیا) نقدی بدهد و از آنطرف دوباره بگیرد آنهم به چند برابر.
4- شما فکر میکنید چرا دقیقا این جراحی بزرگ اقتصادی را تشریح نمیکنند؟ خب معلوم است اگر مردم دقیقا بدانند که چه بلایی به سرشان خواهد آمد، آرام نمینشینند؟!
5- اگر یادتان باشد در مصاحبه اخیر رییس جمهور با آقای حیدری (و دیگر همکارش)، حیدری پرسید: شما فکر نمیکنید اگر 90 میلیارد تومان پول به 170 میلیارد تومان نقدینگی موجود در جامعه افزوده شود، به تورمی در حدود 50 درصد منجر خواهد شد؟ و احمدی‌نژاد گفت: ما قرار نیست به مردم پول بدهیم، ما پول میگیریم!
6- اینجا بود که من فهمیدم چه کلاه بزرگی میخواهند به سر مردم بدبخت بگذارند! مای ساده را بگو که به دلمان صابون زده بودیم که به‌به! به‌به! وضعمان خوب میشود. بعد شنیدیم که حقوق معلمان بی‌نوا (!) 30 هزار تومان اضافه شده و از آنطرف 50 هزار تومان دیگر هم به کسوراتشان اضافه شده!!!
7- این نهایت سادگیست که شما فکر کنید احمدی‌نژاد مقصر است. من معتقدم که مسئولین بالاتر یا گروهی (که شاید هاشمی رفسنجانی هم در آن گروه است) این شیروی بینوا را سپر بلا کرده‌اند که کاری که خودشان میخواهند بکنند را به نام احمدی‌نژاد تمام کنند؟! سیاست، سیاست «به مرگ گرفتن، تا به تب راضی شدن» است! مثل آن قسمت از کارتون باورنکردنیها که یک قهرمان دروغین برنامه‌ای برای ایجاد وحشت در مردم چیده بود که بعد خودش با ورود در آن و نجات مردم، خود را قهرمان ملی معرفی کند!!!
8- یادم هست زمان آقای رفسنجانی، ایشان در نماز جمعه میگفت که مثلا گوشت در ترکیه کیلویی 4000 تومان است و در ایران 800 تومان؛ اما نمیگفت که حقوق جهانی یک کارشناس (با مدرک لیسانس) 4000 دلار است که با دلاری 800 تومان میشود 3 میلیون و 200 هزار تومان – در حالی که حقوق یک کارشناس در ایران آنموقع چیزی حدود 70 هزار تومان بود! در هر صورت من مایل هستم که حقوقی معادل حقوق یک نفر با شرایط مشابه خودم در امریکا – فرانسه – ایتالیا – سوئیس – سوئد و حتی بورکینافاسو را دریافت کنم و آنوقت با کمال میل هزینه‌هایی معادل هزینه‌ی آنها را پرداخت خواهم کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *