تاریخ انقلاب اسلامی و بعد از آن

آقا اصلا فکرشو نمیکردم این ویکی‌پدیا به این خوبی باشه. حتما مطالب زیر را (از مرجع اصلی!) به دقت و با حوصله بخوانید::
1- انقلاب ۱۳۵۷: به آن «انقلاب اسلامی» نیز گفته می‌شود، قیامی بود به رهبری روح الله خمینی و با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران، که نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیش‌زمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید.
2- سید روح‌الله خمینی: در بخش «خمینی و برخورد با مخالفان» 2 نقل قول هست: “من یک کلمه به برادران دادگاه و کسانی که رئیس زندان هستند و اشخاصی که زندانبان هستند می‌گویم و آن اینکه اینطور نباشد که یک جنایتی واقع شد، اینها آرامش خودشان را از دست بدهند و خدای ناخواسته با زندانیانی که الان هستند، ولو این زندانیان از همین گروه‌های فاسد باشند، با خشونت غیر انسانی عمل کنند. با آرامش و با احترام عمل کنند. لکن دادگاهها احکام را با دقت بررسی کنند، آنها را بر محکمه‌ها بنشانند و ازشان استفسار کنند. با قاطعیت هرچه باید بکنند، عمل کنند، لکن این طور نباشد که حالا از باب اینکه یک دسته از ما به وسیله همین گروه‌ها از بین رفته، حالا ما در حبس با اشخاصی که محبوس هستند خدای ناخواسته به خلاف موازین اسلام رفتار کنند و من می‌دانم نمی‌کنند، گرچه آنهایی که باید به شما تهمت بزنند، تهمت را می‌زنند”
وی در توجیه اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ طی نامه‌ای چنین نوشت: “از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.»”
3- سید علی خامنه‌ای: مقاله اینچنین آغاز می‌شود: « شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت‌الله خامنه‌ای برای مسایل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما درعین‌حال تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد»
4- ابوالحسن بنی‌صدر: بنی صدر شش هفته بعد به همراه مسعود رجوی (رئیس سازمان مجاهدین خلق) با تغییر چهره و لباس از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که بهزاد معزی هدایت آن را برعهده داشت از ایران گریخت و وارد فرودگاه پاریس شد. خروج بنی‌صدر و رجوی از کشور به این روش مخاطره‌آمیز و غیرعادی توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد.
5- محمدعلی رجایی: او تحصیلات ابتدایی را در قزوین تمام کرد و در ۱۳ سالگی به تهران رفت و از روی فقر به کار در جنوب شهر مشغول شد. … رجایی در ضمن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نمایندگی از جمهوری اسلامی سخنرانی کرد (کاری که سال ها بعد محمود احمدی نژاد تکرار کرد) و با نشان دادن جاهای شکنجه روی پاهایش (از زندان‌های زمان شاه) توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
6- اکبر هاشمی رفسنجانی: در سال ۱۳۷۶ (۱۹۹۷) بعد از به پایان رسیدن دو دوره ریاست جمهوریش، دوباره خود را نامزد انتخابات مجلس کرد ولی بین ۳۰ نامزد برگزیدهٔ مردم تهران انتخاب نشد. سپس با مداخلهٔ شورای نگهبان توانست به عنوان ۳۰امین (آخرین) نمایندهٔ مردم تهران به مجلس راه پیدا کند، اما پیش از مراسم معارفه کناره‌گیری کرد. دلیل او این ادعا بود که در جایگاه‌های دیگر بهتر می‌تواند خدمت کند.
7- محمد خاتمی: اما مهم‌ترین قضیه دوران حکومت خاتمی را می‌توان افشا و اعلام رسمی وجود «عوامل خودسر» در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که عامل «قتل‌های زنجیره‌ای» اعلام شدند، بود.این افشاگری به دستگیری یکی از سرشناسان وزارت اطلاعات به نام «سعید امامی» منجر شد. او بعدتر و طی یک واقعه مشکوک در زندان خودکشی کرد.
8- محمود احمدی‌نژاد: (محمود سبورجیان) محمود احمدی نژاد توسط برخی گروه‌ها، از جمله گروه‌های مخالف نظام ایران، متهم به شرکت در گروگانگیری آمریکاییان در واقعه تصرف سفارت آمریکا شده‌است.[۷] علاوه بر این برخی گروههای بسیجی در ایران نیز وی را از شرکت کنندگان در این واقعه نام برده‌اند.[۸]. با اینحال سازمان سیا معتقد است که هیچ مدرکی تاکنون دال بر این ادعاها قابل اثبات نبوده‌است.[۹] این شایعه از جانب چهره‌های سرشناس جریان دانشجویی در سال‌های ابتدایی انقلاب و همچنین دانشجویان فعال در ماجرای اشغال سفارت آمریکا نیز رد شده و تمامی آنها تاکید دارند که احمدی نژاد هیچ نقشی در آن حرکت نداشت.گفته می‌شود وی و دیگر دانشجویان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در آن زمان اعتقاد داشتند با توجه به اینکه آمریکایی‌ها مسیحی بوده و به خدا اعتقاد دارند اما دولت شوروی کمونیست و بی اعتقاد به خدا است، دانشجویان باید ابتدا به سفارت شوروی حمله کنند و نه آمریکا. برخی از سیاستمداران اتریشی از نقش وی در ترور عبدالرحمان قاسملو دبیر کل حزب دموکرات کردستان ایران در وین سخن گفتند که توسط دو نفر از چهره‌های اطلاعاتی اصلاح طلب، سعید حجاریان و علی ربیعی (عضو شورای عالی امنیت ملی) تکذیب شد.
9- سعید حجاریان: سعید حجاریان که دارای سوابق امنیتی و اطلاعاتی بود و جزو موسسین وزارت اطلاعات به حساب می آید، پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ در نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران به عنوان نایب رییس به این شورا راه یافت و در عین حال سمت مشاور سیاسی رییس جمهور وقت را نیز بر عهده داشت. وی مدتی سمت استادی در تدریس درس مدیریت استراتژیک به دانشجویان کادر وزارت اطلاعات، من جمله سعید امامی را دارا بود.
10- وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران: … یوسنی در این باره می گوید : وقتی وزیر اطلاعات شدم آقای هاشمی دو بار با من بحث کردند و گفتند “شیوه‌‏ای که شما در وزارت اطلاعات در پیش گرفته‌‏اید این وزارتخانه را به شهرداری و تشکیلات بی‌‏خاصیت تبدیل کرده است که هیچ کس نمی‌‏ترسد” و من هم به ایشان یادآور شدم در همه جای دنیا به این روش می‌‏گویند سرویس اطلاعاتی و ما هم باید به دنبال این موضوع برویم که وزارت اطلاعات در خدمت مردم باشد.
11- قتل‌های زنجیره‌ای ایران: اطلاعیه رسمی وزارت اطلاعات: بر اثر پافشاری رئیس جمهور وقت ایران، محمد خاتمی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۷۷ طی اطلاعیه‌ای که قبلا نظیر آن در هیچ وزارت‌خانه‌ جمهوری اسلامی دیده نشده بود به صورت رسمی اعلام کرد که عده‌ای از اعضای آن وزارتخانه در طراحی قتل‌ها دست داشته‌اند.[۱۶] متن این اطلاعیه به شرح ذیل بود: … و با کمال تاسف، معدودی از همکاران مسئولیت ناشناس، کج‌اندیش و خودسر این وزارت که بی‌شک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زده‌اند، در میان آنها وجود دارند. این اعمال جنایتکارانه نه تنها خیانت به سربازان گمنام امام زمان (عج) محسوب می‌شود، بلکه لطمه بزرگی به اعتبار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد آورده‌است. وزارت اطلاعات ضمن محکوم کردن هر جنایت علیه انسان‌ها و هرگونه تهدید امنیت شهروندان و درک عمیق از ابعاد فراملی این فاجعه، عزم قاطع خود را در ریشه‌کنی عوامل و محرکان خشونت سیاسی و تضمین امنیت اعلام داشته و به امت شریف ایران اطمینان می‌دهد همانگونه که در فراز و نشیبهای انقلاب اسلامی، حافظ امنیت و استقلال کشور و حقوق شهروندان بوده است، این‌بار نیز با تمام توان و امکانات خود بقایای باندهای منحرف و قانون‌ستیز را مورد هجوم قرار داده و سایر سرنخ‌های داخلی و خارجی این پرونده پیچیده را برای دستیابی به دیگر عوامل این فتنه دنبال خواهد کرد.
12- اکبر گنجی: اکبر گنجی در این نامه به حسینعلی منتظری معتقد است طبق دیدگاه امام خمینی آقای خامنه‌ای از رهبری بر کنار شده است و صلاحیت و مشروعیت رهبری را ندارد: اینک هم به صراحت و روشنی تمام باید گفت: «آقای خامنه‌ای باید برود» چرا؟ برای این که بنا بر نظریه آقای خمینی، آقای خامنه‌ای اینک از رهبری خودبه‌خود عزل شده است. آقای خمینی می‌گوید: «هر فردی از افراد ملت حق دارد مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و او باید جواب قانع‌کننده دهد و در غیر این صورت اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است.» (آیت‌الله خمینی، صحیفهٔ نور، جلد ۴، ص ۱۹۰) طی سال‌های گذشته، بارها آقای خامنه‌ای از سوی افراد مختلف استیضاح شده است، اما نه تنها به پرسش‌های پرسش‌کنندگان پاسخ نگفته است، بلکه پرسش‌کنندگان را به‌شدت سرکوب کرده است. مطابق اندیشهٔ آقای خمینی، آقای خامنه‌ای دیگر زمامدار جمهوری اسلامی ایران نیست و از این سمت عزل شده است.
13- حسین‌علی منتظری: میزان مقبولیت و محوریت منتظرى در مبارزه و انقلاب تا‏ ‏آنجا بود که خمینى در زمان تبعید، او را به عنوان نمایندهٔ‏ ‏تام الاختیار خویش در ایران منصوب کرد و در نامه‌اى از وی‏ ‏خواست که بر جریانات بیت او در قم اشراف داشته باشد؛ و دربارهٔ او با تعابیرى همچون «فقیه عالیقدر»، «مجاهد بزرگوار»،‏ ‏«حاصل عمر من»، «ذخیرهٔ انقلاب» و «برج بلند اسلام» یاد مى‎کرد و‏ ‏حیثیت او را «واجب المراعات» دانسته و پس از پیروزى انقلاب‏ ‏بسیارى از مسائل فقهى و سیاسى مربوط به قوهٔ قضائیه و وزارتخانه‌ها‏ ‏را به او ارجاع مى‎داد.

نکته‌ها:
1- نامه امام خمینی به گورباچف مهم است!
2- احمدی‌نژاد اصلا تالیفاتی ندارد! در حالیکه اغلب، شرط اعطای مدرک دکترا، ارائه چند مقاله است.
3- قضیه قتلهای زنجیره‌ای و تحولات وزارت اطلاعات به نظر من مهمترین قضیه در زمان آقای خاتمی است.
4- منتظری؟
5- گنجی؟
6- ویکی‌پدیا در مورد رفسنجانی اشتباه نوشته! ایشان در انتخابات مجلس در تهران نفر سی‌ام اعلام شد و بعد شورای نگهبان با ابطال چند صندوق و دستکاری نتایج آراء، ایشان را نفر بیستم اعلام کرد!

نتیجه گیری:
با توجه به توضیحاتی که در ویکی پدیا در مورد خاتمی داده شده، به این نتیجه رسیدم که ایشان باید کاندید شود و در آنصورت من به ایشان رای خواهم داد!

8 Replies to “تاریخ انقلاب اسلامی و بعد از آن”

  1. صادق

    سلام
    برادر در مورد امام و منتظري مثل اينكه سطح آگاهي شما بسيار پايين است بهتر است نامه تند امام در اواخر عمر خود به منتظري را بخواني كه وي را هم از كار سياسي بشدت بر حذر مي خوانند و هم وي را بازيچه دست عناصر ضد انقلاب عنوان مي كنند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *