رو به دیوار
آیا گفته ها و نوشته های رو به دیوار، اصلا، اعتباری دارند؟ و تو! انگار که داری با دیوار حرف میزنی…
خاطرات
آیا گفته ها و نوشته های رو به دیوار، اصلا، اعتباری دارند؟ و تو! انگار که داری با دیوار حرف میزنی…
در ادامه داستان لپ تاپ، قرار شد برخی پستها حذف شوند! … + بعدی پی نوشت: در فرصت مناسب داستان را به تفصیل تعریف خواهم کرد انشااله به شرط حیات...
0- خب، بقول آقای احمدی نژاد، مدتی این مثنوی تاخیر شد… + ….. + بعد از یه خواب تابستانی (!) تقریبا 2 ماه و نیمه، تازه بیدار شدم! یکی پیامک...
روزی از یکی از آشنایان (آقای حسینی) که بر خلاف من حافظه ای بسیار قوی دارد و به همین سبب مدارج حوزوی را به خوبی و سرعت طی کرده و...
مقدمه ۱- چند روز پیش یکی از همکاران در مورد “اجساد جاویدان” نظرم را پرسید. یاد جریان حیقوق (ع) افتادم. ۲- من از ترم ۷۸۲ به مدت ۲ سال و...
دوستی داشتم که شعر زیر را که ظاهرا از یک کارتون شنیده بود، برای ما میخواند. شما این کارتون را دیدید؟ داستان از این قرار بوده که شاهی به نام...
1- پدربزرگ خدابیامرزم یادش بخیر. روحانی بود. هر وقت میخواستم برم سفر، در گوشهایم دعای زیر را میخواند: انّ الذی فرض علیک القرآن لرادّک الی معاد (قسمتی آز آیه 85...
میگی میخوای بری سفر دوباره حرف تو دیگه تازگی نداره هی اشکامو دیدی و هی خندیدی با صد بهونه با دلم جنگیدی خوب مارو خنجر زدی ناز شصتت اینهمه خوبی...
یکی از دوستان که در دوره لیسانس با هم بودیم و فوق لیسانس هم با هم قبول شدیم و بعد از من (در زمان تحصیل فوق لیسانس) ازدواج کرد، با...
دو خاطره از امروز: اولی: قابل توجه کلاش! امروز در یکی از اتاقهای اداره دارایی، قاب عکس زیر به دیوار بود. اجازه، و عکس گرفتم. کار روابط عمومی نخستوزیری بوده!...