روان شناسی اینترنت 1

فراگیری جهانی این ابررسانه در دهه ی ۱۹۹۰ صورت گرفت. اکنون به یاری کامپیوترهای کیفی قابل حمل و تلفن های همراه ماهواره ای از بلندای کوه های هیمالیا و معابد تبت تا دل جنگل های آمازون، از کناره های نیل و اهرام ثلاثه تا دیوار چین و از معابد اینکاها تا پرسپولیس و پاسارگاد، اینترنت سایه و سیطره ی خود را گسترده است.
متن فوق بخشی ازپیشگفتار (با عنوان اینترنت در گیتی) است که آقای دکتر بهنام اوحدی در مهر ۱۳۸۱ برای کتاب “روان شناسی اینترنت” نوشته است (که به تازگی مشغول مطالعه آن شده ام). در کتاب از وبسایت newiran.org نام برده شده است که در همان روزهای آغازین راه اندازی افزون بر ۱۵۰۰۰ ویزیت و ۱۳۵۰۰۰ پیج ویو داشته است که ظاهرا به پیش بینی کتاب با رخ دادن “حوادث غیر مترقبه!” دیگر اکنون فعالیت ندارد. نویسنده فوق در فروردین ۸۲ در مقدمه (با عنوان اینترنت در ایران) موارد بسیار جالبی را مطرح نموده است. ازجمله اشاره به برخی آمار و ارقام و پیشگوییها، که اکنون که حدود ۵ سال از آن زمانها میگذرد بسیار خواندنی است. من در ادامه بخشهایی از آنها را می آورم. نویسنده کتاب اصلی دکتر ولیس از اساتید دانشگاه مریلند میباشد که از برخی از مسئولان آمریکایی و جهانی آفر دارد. عناوین فصول کتاب شامل موارد زیر است:
نقاب شخصیتی درون شبکه ای شما – روان شناسی شکل گیری برداشت – نقاب ها و صورتک های درون شبکه ای – پویایی گروهی در فضای مجازی – تعارض و همکاری میان گروهی – آتش افروزی و ستیزه جویی (در اینترنت) – روان شناسی پرخاشگری در نت – دوست یابی و عشق ورزی در اینترنت – جنبه های روان شناختی پورنوگرافی اینترنتی – اینترنت به عنوان عامل تباه کننده وقت (چاله ی وقت) – روان شناسی اعتیاد در فضاهای روان شناختی همگام – زندگی در کاخ – نوعدوستی از طریق اینترنت – روان شناسی یاری رسانی – موضوعات مربوط به جنسیت در اینترنت – فراهیختن زندگی در اینترنت (این آخریو هنوز نفهمیدم یعنی چی؟!).
البته در فصل اول هم (با عنوان اینترنت در زمینه و بافت روان شناختی) اشاره ای کلی به موضوع کتاب و فلسفه پرداختن به آن و مباحث فصول مختلف شده که جالب است. و اما برخی تکه های مقدمه – اینترنت در ایران:
بی تردید دومین اثر برجسته و درخور اندیشه اینترنت در ایران، دگرگونی خط پارسی و سیمای نوشتاری بیان اندیشه های ایرانیان بوده و خواهد بود. pinglish برآمده از آمیزش زبان پارسی والفبای انگلیسی، دیگر به عنوان الگوی نوشتاری پارسی زبانان در دنیای درون شبکه ای اینترنت پذیرفته شده و به ستیزه جویی های فراوان در مورد تغییر الفبا خط زبان پارسی از عربی به لاتین پایان بخشیده …
(فکر نمی کنم الآن دیگه اینطوری باشه ولی اگه وبلاگهای فارسی نبودند قطعا اینطور شده بود. راستی چرا مجری های برنامه های تلویزیونی ما مدام از مردم میخواهند که برای ارسال پیامکها به gateway ها از حروف لاتین استفاده کنند؟؟؟)
هر چند پدیده ی وبلاگ – که برای نخستین بار توسط حسین درخشان (Hoder.com) به ایرانیان معرفی شد و با تلاش آفرینندگان persianblog.com به فراز رسید – تا اندازه ای از حکومت مطلق pinglish بر پارسی زبانان کاسته و …
کاهش حروف الفبا از ۳۲ به ۲۳ حرف و پیرایش و پالایش زبان پارسی از کلمات و تعبیرات سنگین و دشوار بیگانه شاید یگانه راه عملی و ممکن برای مهار و کنترل pinglish باشد.

من موافق این هستم. ببینید ما چند حرف داریم که صدای آنها مشابه هم هست. مثلا ز – ذ – ض – ظ . چه ضرورتی داره این صداهای واحد چند شکل مختلف داشته باشه؟ آیا فقط برای این نیست که نمره املای دانش آموزان را خراب کنه؟ من به املای کلمات حساسم ولی فکر میکنم اگر ما الفبای کم حرفتری داشتیم، اونوقت دیگه من دغدغه کمتری برای نوشتن داشتم! ببینید ما باید نسبت به پیشنهادات اینطوری حساس باشیم و استقبال کنیم. لااقل به بحث بنشینیم. چرا نباید وبلاگستان فارسی نسبت به استفاده از تقویم شمسی حساس باشد و چرا باید املای زبان فارسی بیهوده سخت باشد؟ اصلا کی گفته الفبای زبان فارسی باید تا ابد ۳۲ حرف داشته باشد؟ چرا ما روی مسائل مهمی که نشان از قدمت تمدن و هویتمان است -مثل تقویم شمسی- حساس نیستیم ولی روی املای درست کلمات حساسیم؟ خسروبیگی! چرا تو باید در مرامنامه اول تر نوشته باشی به املای کلمات حساسی و بعدا یادت بیفته که اکثر وبلاگنویسان فارسی از تقویم شمسی استفاده نمی کنند؟؟؟ درسته ما باید زبان فارسی موجود را به درستی بکار بگیریم ولی در ضمن باید از پیشنهاداتی که باعث سادگی بیشتر این زبان خواهند شد هم به گرمی استقبال کنیم. به نظر شماها اینطور نیست؟ در پست دیگری به طرح وبحث برخی موارد دیگر خواهم پرداخت.

2 Replies to “روان شناسی اینترنت 1”

  1. علیرضا حسینی

    بسم الله الرحمن الرحیم

    در رابطه با قسمت آغازین صحبت‌هاتون و سیطره‌ی اینترنت بر دنیای امروز، اضافه کنم که اینترنت حتی به فضا هم راه پیدا کرده و تاجایی که من در جریان هستم، خانم انوشه انصاری در سفری که به فضا داشتند، وبلاگشون رو از اونجا Update می‌کردند.

    در رابطه با درآمیخته شدن زبان فارسی با حروف اینگلیسی هم فکر می‌کنم با پیدایش اتاق‌های گفتگو (Chat Room) این پدیده‌ی pinglish هم بوجود اومد. آیا قبل از پیدایش اتاق‌های گفتگو، جای دیگه‌ای هم از pinglish‌ بطور گسترده استفاده میشد؟ اما متاسفانه این طرز نوشتن، از اتاق‌های گفتگوی اینترنتی جان گرفت تا جایی که امرزه حتی تعداد اندکی از کامنت‌های وبلاگ‌ها بطور pinglish ارائه میشن.

    در رابطه قسمت دیگر صحبت‌هاتون درباره حروف اضافی (ز،ذ،ض،ظ) در فارسی، من به‌گونه‌ای با حرف‌تون موافقم اما در کل فکر نمی‌کنم همه‌ی این حروف اضافی باشن. چراکه بطور کلی زبان فارسی با زبان عربی کلمات مشترک بسیار زیادی داره و علاوه بر اون، حتی برای ساخت بعضی از کلمات در زبان فارسی، از دستور زبان عربی استفاده می‌کنیم.
    مثال برای کلمات مشترک: کامل، ظاهر، وقایع، عبارت، مجهول، مفقود، مکتوب و…
    مثال برای استفاده از دستور زبان عربی: سبزیجات، امتحانات؛ که با “ات” جمع بسته شده‌اند. تعاریف، تصاویر؛ که بر وزن مفاعیل هستند.

    امروزه کلمات مشترک بسیـــــار زیادی در زبان عربی و فارسی وجود داره و درست هم نیست که بخوایم املای اون کلمات رو تغییر بدیم. بطور کلی بر این عقیده هستم که هر کلمه یا محصولی که از کشور خارجی در اختیار ما قرار داده شده، نباید حتی توی اسمش یا نحوه‌ی نگارشش تغییری ایجاد کنیم. در همین رابطه و قبل از این مطلب شما، مطلب دیگری توسط “صنوبر” منتشر شده.

    اما با پاره‌ای از تغییرات موافقم و آن هم تغییر در کلمات [و جملات] ناب ایرانی است. مثلاً چه ضرورتی داره که اصفهان رو با “ص” و سمنان رو با “س” بنویسیم؟ در حالی که هردو کلمه، نام مکان‌هایی از کشور خودمون هستند.
    اگر قرار باشه روزی تغییری ایجاد کنیم، فکر نمی‌کنم این تغییرات خیلی گسترده باشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *