تلفیق دو خاطره
یزد – مسجد برخوردار دکتر مجید تجملیان داده پردازی تابستان ۷۰ با هم کارآموزی بودیم شب ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ پی نوشت: مجید هم تجربه ای مشابه ۲۶ شهریور من داشته!...
یزد – مسجد برخوردار دکتر مجید تجملیان داده پردازی تابستان ۷۰ با هم کارآموزی بودیم شب ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ پی نوشت: مجید هم تجربه ای مشابه ۲۶ شهریور من داشته!...
در مطلب قبلی بر انتقاد تاکید کرده بودم اما حالا دیگر فکر میکنم خیلی وقت است که از مرز انتقاد؛ خیلی عبور کرده ایم و دیگر انتقاد فایده ای ندارد...
شازند ۱ و ۲ !!! پ ن: قم – اراک – شازند (موضوع ۱ – اینجا — موضوع ۲ – اینجا ) الان فرصت ندارم بعدا توضیح میدم…
لازم دانستم دوباره بر این حدیث از امام حسین علیه السلام تاکید کنم چرا #مهسا_امینی را کشتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ معتقدم شاید بعدها آشکار شود که کسانی که چنین کارهایی میکنند دشمن مردمند...
خب؛ آدم وقتی به بعضی از اتفاقات قبلی زندگیش فکر میکنه؛ به قول امام خمینی؛ پی میبره که چه بسا ما از چیزی بدمان می آمد ولی بعدا فهمیدیم برایمان...
آقای مهندس رمضانپور آغاز قبلی بعدی
ابراهیم نبوی!!! و تو انگار داری با دیوار حرف میزنی!! قبلی بعدی
اینقدر سرم شلوغ بود که یادم رفت! قبلی بعدی
پست مرتبط یادش بخیر اونشب نزدیک بودا … قبلی بعدی
بالاخره یه سری خرده کاریهام تموم شد… هیچوقت یادم نمیره… قبلی بعدی