غزهی پارسال و غزهی امسال
گاهی اوقات، پستی را که در سایدبار وبلاگم، جلوی «پارسال» لینکش میآید، باز میکنم. مرور برخی از آنها برایم بسیار جالب است. از جمله پست «ادامهی غزه» را چند روز پیش مرور کردم. به باور من شرایطی که پارسال در این ارتباط حاکم بود، امسال نیز حاکم است. بنابراین بخشی از همان پست را مجددا تکرار میکنم:
من فکر میکنم ما با هم اختلاف نظری نداریم و هر دو (خیلیها) معتقد به این هستیم که بایستی بیش از تمرکز توجه به مسئله غزه، بر مشکلات داخلی متمرکز شویم. ولی همونطور که احیانا بیشتر مردم ایران هم قبول دارند، دولت و حاکمیت متاسفانه اینگونه عمل نمیکند و بیشتر دنبال پرت کردن حواس مردم به مسائل خارجی است تا مردم مشکلات خودشون رو فراموش کنند. شما حجم تبلیغات تلویزیونیای که مشکلات مردم کشورهای خارجی رو منعکس میکنند را با حجم مواردی که مشکلات داخلی را منعکس میکنند، مقایسه کنید! من بیشتر نظرم روی عملکرد دولت و حاکمیت است نه اشخاص و عامه مردم. اصلاً در اخبار رسمی صدا و سیما به مسئله مرگ مشکوک یک دانشجوی کرد در سنندج پرداخته میشود؟ من فکر میکنم با وجود این حجم رد صلاحیتها که شاید در حال حاضر بارزترین نمونه بیعدالتی و فساد قدرت است، ما بایستی حداقل ۹۰ درصد توانمان را به تشریح – تحلیل و حل مسائل داخلی معطوف کنیم و حداکثر ۱۰ درصد به فکر دفاع از مظلومان خارجی باشیم، آنهم فقط در حد دفاع زبانی! نه اینکه با این بی گازی و بی بنزینی در داخل (علیرغم فروش نفت با قیمت کلان و بی سابقه) بیاییم و کمک مالی به خارجیها (یی که حتی بعضی از آنها مسلمان هم نیستند!) کنیم. من فکر میکنم که چون دولت توان حل مشکلات داخلی را ندارد، به بزرگنمایی مشکلات سایر مظلومان جهان جهت فرافکنی و حواسپرتی مردم میپردازد. ضمنا منظور من از دولت شخص آقای احمدینژاد است چون همانطور که میدانید نامبرده خود همه خرابکاریها را میکند و اعضای هیئت دولت در عمل هیچ کارهاند.

چراغی که بخانه فرض است به مسجد حرام است. مسئلهی مردم فلسطین ۶۰ سال است که وسیلهی پروپاگاندای حکومتها شده است. در این میان متاسفانه آنچه نصیب فلسطینیها شده است، بمب و مرگ و در بدری بوده است.