کلیاتی درباره وبلاگ و وبلاگنویسی 2
خب، کتاب فوق را خواندم. ابتدا قسمتهایی از متن کتاب:
1- بعد از گذشت یک سال از تاریخ اولین وبلاگ، آمار وبلاگهای فارسی زبان از مرز 15000 نیز گذشت و بعد از مدتی به جایی رسید که در دنیای وبلاگ، بعد از زبانهای انگلیسی، پرتقالی و لهستانی، زبان فارسی قرار گرفت. از کنار رتبه چهارم زبان در وبلاگنویسی برای ایرانیها -آنهم با این وضعیت دسترسی به اینترنت- به راحتی نمیتوان گذشت.
2- در تحقیق ضیاییپرور (1384) از مجموع 100 وبلاگ مورد بررسی تنها 29 درصد ترجیح دادهاند با نام اصلی خود وبلاگ بنویسند. بالا رفتن بسامد مستعارنویسی به میزان اطلاعات انباشت شدهی پنهان در جامعه اشاره دارد.
3- بدون شک گسترش روزافزون وبلاگهای فارسی و اقبال عمومی و فراگیر نسبت به این پدیده مهم، نقش غیر قابل انکاری در رونق زبان فارسی داشته است.
4- البته این خود مقوله مهمی است … که به دلیل انباشت بیش از حد محتوا در ذهن کاربران و مخاطبان، بیشتر کامنتها زبان پرخاشگرانه و غیر اخلاقی دارند که به تدریج میبینیم از پرخاشگری و غیر اخلاقی بودنش کاسته میشود.
5- فرضیهای تحت عنوان انقلاب بزرگ و رسانه کوچک … مثلا در مشروطه تلگراف و در انقلاب اسلامی کاست و … به نظر میآید با توجه به کم دامنهتر شدن نقش رسانههای مکتوب در برابر این رسانه {وبلاگ}، بتوان گفت تحول بزرگ در ایران بعد از یک مرحله که در جنبش اصلاحات متکی به روزنامهها بود … در این مرحله جزو حاملینش، شبکههای مجازی یا رسانههای مجازی و به طور خاص وبلاگها هستند. در نتیجه مطرح شدن اینترنت بطور عام و وبلاگنویسی بطور خاص را بعنوان یک رسانه حامل تحول در این مرحله باید جدی گرفت.
6- سوم اینکه یکی از ویژگیهای اصلی وبلاگهای ایرانی بخصوص وبلاگهای نوشته شده در داخل ایران اینست که جایگزین پیامهای انباشته شده و پیامهای سرکوب شده هم هستند. بخصوص این نوع وبلاگنویسی در فضای اعمال محدودیت و توقیف مطبوعات سراسری به وجود آمد. در نتیجه میشود گفت وبلاگهای ایرانی حامل پیام مطبوعات محدود شده یا مطبوعات توقیف شده و منتشر نشده هم هستند.
7- … چون بحث وبلاگها در ایران را جدی باید گرفت، فرصت باید تلقی کرد بیش از آنکه تهدیدانگارانه خواسته باشیم با آن برخورد کنیم و بدانیم که امکان اعمال محدودیت در آن نه تنها اندک است بلکه به تدریج ناممکن خواهد بود. «گفتم که بر خیالش راه نظر ببندم – گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید»
8- کارکردهای آموزشی و پژوهشی وبلاگ: دسترسی به مخاطب بیشتر – بازخورد سریع – حفاظت از اندیشهها – دسترسی دائمی – تمرین نوشتن (وبلاگ خیلیها را نویسنده کرده است) – ذخیره و بازیابی دانش و اطلاعات – پرهیز از دوبارهکاری – گردآوری مهمترین، مرتبطترین و روزآمدترین منابع در یکجا – روز آمد نمودن دانش و اطلاعات
و اما:
1- تلویحا اشاره شده که وضعیت دسترسی به اینترنت در ایران بسیار نامطلوب است.
2- آیا نتیجه انباشت اطلاعات پنهان در همه جوامع مستعارنویسی است؟!
3- وبلاگنویسی یکی از ابزارهای رونق زبان فارسی
4- در صورت آزادی حجاب هم، با گذشت زمان موج بیحجابی ناشی از انباشت عقدهها، کاهش خواهد یافت!
5- من فکر نمیکنم وبلاگنویسی چندان تاثیری در تقویت جنبش اصلاحات و اقبال مردم به اصلاحطلبان داشته باشد و علتش هم اینست که مخاطبین وبلاگها در ایران بسیار اندکند و از آنطرف تلاش احمدینژاد و مخالفین اصلاحات برای جلب آرای کسانی که به اینترنت دسترسی و با آن آشنایی ندارند (عمدتا روستائیان) زیاد است!
6- پس توقیف نشریات از نظر بسیج کار درستی نیست؟!
7- مرکز اطلاعرسانی بسیج نیز اذعان دارد که فیلترینگ سیاست نادرست و ناموفقی است!
8- پس از توضیح کارکردهای آموزشی؛ کتاب بیشتر به تشریح بلاگفا (با استفاده از مستندات خودش) پرداخته است و آنهم به صورت نامرتب. در مجموع کتاب خوبیست اما بهتر بود به کلیات میپرداخت و برای هر موضوع، مصداقی از یکی از سیستمهای مدیریت محتوا و ارائه دهندگان سرویسهای رایگان میآورد!
کشور فقیر هند با سیاست صلح دوستانه گاندی ان ابر مرد و اسطوره صلح جهانی چگونه با ان همه ادم بیچاره و فقیر که اسیر 350 نوع مذاهب مختاف بودندامروزه با یک زبان رسمی دنیا اتحاد ارتباطی بین هوشمندان این ملت حاصل نموده است مثلا همین کمپیوتر در اقصا نقاط هندوستان با اینترنت مجانی و سرعت بالا باعث شده انها به مقام علمی بالایی دست پیدا کنند و در علم اتم و فضا چیزی برایشان پوشیده نیست
جناب خسروبیگی از اینگه مدتهاست در وبلاگ شما چیزی ننوشته ام علت نگرفتن جواب است ضمنا از طرز برخورد ادبی شما کاملا راضی هستم چرا که منطبق با رویه و روش ایرانیست .
ضمنا مرقوم فرموده بودید 26 درصد ایرانیهابا مشخصات اصلی خودشان مطلب نوشته اند و مجازی نیست این نشان دهنده یک چهارم ایرانی مسلمان هستند که دروغ گویی را از عرب یاد نگرفته اند و امیدمندم همچنان با شهامت و راستگو بمانند
@هوشنگ باقرزاده اصل,
سلام
باقرزاده عزيز
متوجه منظورتان از “نگرفتن جواب” نشدم. يعني قرار بوده من به شما جواب بدهم ولي نداده ام؟!
ضمنا من يادم نيست جايي نوشته باشم “26 درصد…” !
@خسروبیگی, خسروبیگی عزیزبا عرض پوزش رفع سو تفاهم شد . باسپاس