چرا میلادی و جلالی؟
حکایت ما از آنجا آغاز شد که یکی از روزهایی که پستهای قدیمی عمو اروند را میخواندم، دائما کارم شده بود تبدیل تاریخ (از میلادی به شمسی و برعکس)! حتما میپرسید چرا؟ خب، معلومه دیگه. بخاطر اینکه سیستم گاهشماری مورد استفادهی من شمسی است و سیستم گاهشماری مورد استفاده وبلاگ عمو اروند میلادی! پیشنهاد دادم که امکانی فراهم کنیم که وبلاگنویسان بتوانند هر یک از تاریخهای میلادی یا شمسی یا توامان هردوی آنها را پای پستهایشان استفاده کنند و البته این کار به طور اتوماتیک توسط سیستم مدیریت محتوا انجام شود. البته محور پیشنهادی من وردپرس بود ولی اکنون آنرا به سایر سیستمهای مدیریت محتوا نیز تعمیم میدهم. ضمن تشکر از دوستانی که تا کنون با ایمیل یا کامنت به این موضوع توجه نشان دادهاند (مهتاب – روبو – مزیدی – عمو اروند – مانی منجمی و …)، لازم میدانم کمی دیگر در این باره توضیح دهم:
ببینید، انسان بر اثر مداومت در استفاده از یک سیستم، به نقطهای میرسد که آن سیستم ملکهی ذهن او میشود و کار کردن با آن سیستم برایش بسیار آسان و فهم مفاهیم در قالب آن سیستم برایش به سرعت برق امکانپذیر!
بطور مثال، زبان: زبان سیستمی برای بیان یا انتقال مفاهیم ذهنی انسان است. قطعا مفاهیم موجود در ذهن انسانهای مختلف مشابه است اما زبان مورد استفاده برای انتقال این مفاهیم برای افراد مختلف متفاوت است. به داستان زیر از مثنوی توجه کنید:
«بیان منازعات چهار کس جهت انگور با همدگر به علت آنکه زبان یکدیگر را نمیدانستند»
که با این ابیات آغاز میشود :
چارکس را داد مردی یک درم — هر یکی از شهری افتاده به هم
فارسی و ترک و رومی و عرب — جمله با هم در نزاع و در غضب
فارسی گفتا از این چون وارهیم — هم بیا کاین را به انگوری دهیم
آن عرب گفتا معاذ الله، لا — من عنب خواهم نه انگور ای دغا
آن یکی کز ترک بد گفت ای گزم — من نمیخواهم عنب، خواهم ازم
آنکه رومی بود گفت این قیل را — ترک کن، خواهم من استافیل را
در این داستان اختلاف از آنجا آغاز میشود که کلمات مورد استفاده برای بیان گرسنگی و خواستن انگور، متفاوت بوده و مورد فهم طرف مقابل قرار نداشته است. خب، اگر من که این چیزها را مینویسم، بخواهم از زبان انگلیسی برای انتقال این مفاهیم استفاده کنم، قطعا با مشکل مواجه خواهم شد و به سرعت، به این سلیسی و روانی نخواهم توانست همین مفاهیم را به انگلیسی بنویسم. خواننده هم همینطور، اگر زبان خودش انگلیسی باشد و از فارسی اصلا سر درنیاورد یا کمی سررشته داشته باشد، به سرعت و سادگی، برداشت صحیح و کاملی از این نوشتههای من نتواند کرد.
سیستم عددی: ظاهرا شعار آقای مانی منجمی در بالای وبلاگش (که الآن اشکال دارد!) این است: There are 10 types of people. Those who understand binary and those who don’t. (ضمنا یادم باشد که قول دادهام در مورد شعارهای وبلاگنویسان مطلبی بنویسم)! سیستم عددی مورد استفاده در کامپیوتر دودوئی و سیستم عددی مورد استفاده در محاوره دهدهی است. حال اگر قرار باشد که کامپیوتر مفاهیم عددی موجود در خود را در قالب سیستم مورد استفاده در پایینترین سطح محاسبات خود (یعنی باینری) در خروجی نیز به ما نمایش دهد که واویلاست! به قول آقای افراسیابی (در این کامنت) بایستی یک ماشین حساب در دست، دائما در حال تبدیل باینری به دسیمال باشیم!
و اما تاریخ: سیستم گاهشماری رسمی در هر مملکت، ملت یا دولتی مشخص است و مورد استفاده عموم مردم بدون نیاز به محاسبه و تبدیل. در ایران، شمسی و ظاهرا در اغلب کشورهای دیگر، میلادی است. البته ممکن است تقویم دیگری نیز در سایه مورد استفاده باشد. مثلا تقویم قمری در ایران برای مراسم و مناسبتهای مذهبی مورد استفاده است. اما مردم به آن مسلط نیستند و اگر شما از کسی بپرسید امروز چه روزی از تقویم قمری است، قطعا قریب به اتفاق مردم بدون مراجعه به تقویم کاغذی یا مبدل تقویم موبایل یا سایت معرفی شده توسط آقای حکیمی نخواهند توانست پاسخ شما را بدهند. حال اگر تقویم کاغذی یا موبایل و اینترنت در دسترس نبود، مشکل دو چندان میشود! هدف من از طرح این پیشنهاد اینست که اختیار انتخاب را برای کاربران به گونهای بوجود آوریم که هر کس در هر نقطهای از دنیا از وردپرس (یا هر سیستم مدیریت محتوای دیگری) که استفاده میکند، بتواند هر تقویم میلادی یا شمسی یا قمری را که دوست دارد مبنای تاریخ انتشار پستهای خود کند و در صورت تمایل بتواند همزمان دو تقویم شمسی و میلادی را نیز توام با هم استفاده کند. در اینصورت وبلاگنویس و وبلاگخوان، دیگر دائما نیازمند انجام محاسبات یا مراجعه به جاهای دیگر، برای تبدیل تاریخ نخواهد بود.
همین!
خوب! نتیجه چه شد؟
پس از یکسالی باز برای پیگیری به اینجا آمدم و گفتم نادوستی است سلامی نگفته به خانهی خویش باز گردم که مرا عهدی است با دوستان که نادوست نباشم.
اما در مورد کاربرد گاهنامه شق سومی هم وجود دارد و آن “گُه گیجه گرفتن” در کاربرد این یا آن سیستم است برای ما از سرزمین مادری دور افتادهها. نه آنیم که بودیم و نه اینیم که هستیم.
باور کن بیجهتی نمیگویم! دیروز جشن نیمهی تابستان بود. روزی که برای سوئدیها ارزشی چون نوروز برای ما دارد. اما من و همسرم دچار همان “گه گیجه” شده بودیم که جشن روز جمعه است یا روز شنبه.
سلام
لطف کردید پیگیری میکنید
اما متاسفانه بدلیل مسائل مهمتر پیگیری این موضوع در اولویتهای بعدیست
امیدوارم به نتیجه برسد
سالم باشید
۱. در اینکه تاریخ جلالی کاملتر و دقیقتر است شکی نیست.
۲. من با نظر روبو در http://www.midinternet.com/2385#comments کاملا موافق هستم و نظر مزیدی در http://www.midinternet.com/2543#comments برای من قابل احترام است.
۳. مدتهاست در محیط اینترنت و وبلاگها مخصوصا نظری ندادهام! ولی یک چیزی که ذهنم را حسابی مشغول کرد همین تلاش بسیار خوب و شاید ناپختهی شما برای به کرسی نشاندن تاریخ جلالی است. ولی به گفته روبو این تلاش اگر به زبانی که بیشتر مورد استفاده است (انگلیسی) بهتر پیش میرود.
۴. به نظرم فراهم کردن امکانی که بتوانیم در کنار تقویم پراستفاده میلادی از تقویم بهتر و علمیتر جلالی نیز بهره ببریم (استفاده همزمان) خیلی خوب میشود.
۵. یک تلنگر هم خواستم به مزیدی عزیز بزنم که اگر تقویم میلادی باعث نزدیکی ما به دیگر انسانها میشود خب زبان انگلیسی باعث نزدیکی بیشتر میشود. چرا ترجیح ندهیم که به جای فارسی انگلیسی بنویسیم! مثلا چرا اینهمه تلاش میکنیم که در محیط وب و نت فارسی را بهتر بنویسیم و بهتر بخوانیم؟! چرا اینهمه تلاش میکنیم قالبها را با فارسی هماهنگ کنیم؟! چرا اصرار به راستبهچپنویسی داریم؟! چرا با پینگلیسنویسی مخالفت میکنیم؟! و…
۶. اگر چیزی درستتر و علمیتر پس از آن استفاده میکنیم نه از چیزی که مقبول دنیاست!
شاد و رها باشی.