چرا وبلاگنویس شدم؟

بنظر من هر چیزی در دنیا(در آخرت اینجوری نیست) محاسن و معایبی داره. منتهی بعضی چیزها حسنشون بیشتره و بعضی چیزا عیبشون بیشتره. بعنوان مثال قرآن در پاسخ کسانی که در مورد شراب و قمار می پرسند میگوید: قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما (ویسئلونک ماذا ینفقون قل العفو) یعنی بگو در این دو کار گناهی بزرگ است و فوایدی هم برای مردم دارند لیکن زیان گناهی که بر آنها مترتب است بیشتر از منافعشان است (و مردم می پرسند از چه انفاق کنیم بگو از عفو)
خوب، وبلاگنویسی هم مزایا و معایبی داره (وبلاگنویسی گروهی هم مزایا و معایبی داره). من نمی خوام به عیباش بپردازم و زیادم در این مورد فکر نکردم (و دوست دارم اگه کسی عیوبی به نظرش میرسه تذکر بده). همه حسناشم نمی دونم چیه ولی یکی از مزایاش برای من اینه که به عنوان یک منبع حافظه خوب (در شرایطی که به اینترنت دسترسی داشته باشی) مورد استفاده داره. حالا چرا گفتم برای من؟ چون من حافظه ام ضعیفه. مطالب جالبی که به ذهنم میرسه و یا میشنوم و میخونم در وبلاگ جمع آوری می کنم. کلا انسانها فراموشکارند! میگن کلمه انسان با نسیان یعنی فراموشکاری هم خانواده است! خدا هم در قرآن گفته که یکی از وظایف پیامبران تذکر و یادآوری است (فذکر انما انت مذکر). اصلا خود فراموشکاری هم خوبی و بدی داره. بنظر من خوبی فراموشکاری برای فراموشی خاطرات تلخه و بدی اون هم برای فراموشی چیزای خوب. من، یکی بخاطر اینکه از این بدی کمی خودمو دور کرده باشم وبلاگنویس شدم. البته دلایل متعدد دیگری هم داره که فعلا نمی خوام بهش بپردازم.
حالا ممکنه بپرسید که چی شده که یاد یکی از دلایل وبلاگنویس شدنت افتادی؟ موضوع برمیگرده به نوشتن در دودردو و مسائل مربوط به اون. خوب، خیلی وقت پیش یکی از دوستان به من گفت دودردو وبلاگ خوبیه. من هم یه لینک روزانه بهش دادم تا هر از گاهی یه نگاه بهش بندازم و ضمنا آدرس وبلاگ خودمو هم ثبت کردم. بعد هم فرصت نکردم نگاه کنم و هم اینکه مدتی دسترسی درست حسابی به اینترنت نداشتم. تا اینکه بعد از مدتی دیدم آدرس و ترکیبش عوض شده و با این آدرس جدید کار میکردم. حتی شاهدم هم اینه که یه پیام (یادم نیست کامنت بود یا ایمیل) نوشتم که چرا لینک وبلاگها رو حذف کردید؟ حالا نگو این دودردویی که داشتم میدیدم یه دودردوی دیگست! و هنوز اون دودردوی سابق وجود داره. بعدشم نمیدونستم که دودردوی قبلی در واقع مطالب منتشره در سایر وبلاگها رو ایندکس میکنه. وقتی تصمیم گرفتم در دودردو بنویسم از آقای حکیمی سوالی کردم و با توجه به جوابی که آقای حکیمی به سوال من با ایمیل داده بود (سوال: یه سوال اساسی دارم و اونم اینه که اگه من ثبت نام کنم مطلب رو باید علاوه بر وبلاگ خودم به وبلاگ شما هم پست کنم؟ جواب: اگر دوست داشتید. بله. اگر نه نخیر. میتوانید در این وبلاگ یک موضوع خاص رو بنویسید در وبلاگ خودتان هم موضوعات دیگر رو بنویسید. میتوانید مطالب را در هر دو پست بکنید.) چند تا مطلب رو در هر دو وبلاگ (یعنی هم وبلاگ خودم و هم دودردو) پست کردم. تا اینکه یکی از پستهامو آقای حکیمی بعد از انتشار در دودردو حذف کرد و من ناراحت شدم و مکاتبه کردم. دلیل حذف رو تکراری بودن و اینکه دوبار در دودردوی قدیمی ایندکس میشه ذکر کردند. البته من گفتم اگر لازمه پست رو با توضیح مناسب از وبلاگ خودم حذف کنم که بدون نیاز به اینکار قبول کردند که منتشرش کنند و کردند. من هم قول دادم که علیرغم اینکه اونموقع جزو قوانین دودردو نبود (و حالا هست – بند ۱۴) تکراری پست نکنم و نکردم. تا اینکه جدیدا یه پست دیگر را (که تکراری هم نبود) حذف کردند و من که مشکل حافظه دارم با مدتی فکر کردن مجدد تونستم شبیه اونو (چون خودم ذخیرش نکرده بودم) دوباره بنویسم و در وبلاگ خودم منتشر کنم. من برای آقای حکیمی با ایمیل نوشتم و اینجا هم تکرار و تکمیل کنم که:
من به هیچ عنوان موافق حذف یک پست پس از انتشار نیستم. بنظر من باید پس از انتشار متن پست رو با توضیح مناسب تغییر داده و یا پی نوشت زد. در گذشته که با بلاگفا کار میکردم خیلی ناراحت بودم. میدانید چرا؟ بخاطر اینکه امکان ادیت کامنت ها نبود و بنابراین نمی توانستم بعضی از آنها را برای نمایش تایید کنم. خوشبختانه با وردپرس این امکان هست و من هم اعلام کرده ام که (فوق آخرش، در صورت نیاز، با تعدیل) متن همه کامنتها را منتشر میکنم. من در این مورد از برخی سایت ها و وبلاگهای دیگر از جمله بی بی سی الگو گرفتم. من کامنتهای حاوی برخی کلمات نامناسب (مثلا احمق) برای بی بی سی گذاشتم و اونها با تعدیل منتشرش کردند (البته انتقاداتی هم به بی بی سی دارم ولی فکر میکنم آنها دید بازتری از ماها دارند و باید هم اینطور باشه یعنی باید دیدها بازتر بشه و تنگ نظری کمتر). ما باید به نظرات دیگران (چه به صورت پست یا به صورت کامنت ) احترام بذاریم. فوقش ازشون بخواهیم تعدیلش کنند یا خودمون با اعلام قبلی اینکارو کنیم !
بند ۱۴ قوانین دودردو را خواندم. خوب است. ولی باز بنظر من قوانین ناقص است. نمی دانم شما با سیستمهای مدیریت کیفیت ایزو آشنایی دارید یا نه؟ در ایزو میگن هر کاری می کنی بنویس و هر کاری رو که نوشتی انجام بده. یعنی اینکه در مدیریت یک وبلاگ گروهی، مشخص کن (بنویس) که اگر متن پستی رو مناسب تشخیص ندادی باهاش چکار می کنی؟ ببینید مهم نیست چکار می کنی؟ ولی باید شفاف بنویسی و وقتی هم که نوشتی اجراش کنی. ضمنا بنظر من باید محدوده خط قرمزها رو کم و کمتر کنیم. من در نوشتن مطالب در وبلاگ خودم به نویسندگان آزادی کامل دادم. چون هر کس مسئول و پاسخگوی نوشته های خودشه. البته اصول و چارچوب کلی رو مشخص کردیم و روی اونها توافق داریم. ولی من به نویسنده ها اعتماد دارم و اونا هم سعی میکنن از این اعتماد سوء استفاده نکنند. امیدوارم روحیه کار جمعی روز به روز در این مملکت بیشتر و بیشتر گردد. ببخشید که این پست طولانی شد!

One Reply to “چرا وبلاگنویس شدم؟”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *