دعاي مسافر و آزمايشات الهي
1- پدربزرگ خدابيامرزم يادش بخير. روحاني بود. هر وقت ميخواستم برم سفر، در گوشهايم دعاي زير را ميخواند:
انّ الذي فرض عليك القرآن لرادّك الي معاد (قسمتي آز آيه 85 سوره قصص)
خيلي از احكام اسلامي را از او آموختم. من از اول راهنمايي تا دوم دبيرستان را نزد ايشان و در مسجدي بزرگ و تربيت شدم كه ايشان امام جماعت آن بود. مسجد آسيد مهدي – خيابان ادبجو
در مسجد جلسات (قرائت و آموزش) قرآن برگزار ميكرد .
سوره قصص
إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَىٰ مَعَادٍ ۚ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَىٰ وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٨٥﴾
آن خدایی که قرآن را بر تو فرض گردانید البته تو را به جایگاه خود باز خواهد گرداند. بگو که خدای من به حال آن که محقق در هدایت و آن که در ضلالت آشکار است (از هر کس) داناتر است.
2- سوره عنكبوت
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾
آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟