دنیای سوفی
به توصیه یکی از همکاران مشغول مطالعه این کتاب شدم. دستش درد نکنه که این کتاب رو معرفی کرد. شروعش که خیلی جالب بوده تا ببینیم بعدش چی میشه. این کتاب به صورت داستانی جذاب شما را با نظریات و تاریخ فلاسفه آشنا میکنه. سوفی نام دختری است که شخصیت اصلی داستان است. در ورود به حیاط خانه شان (در برگشت از مدرسه) صندوق نامه ها را نگاه میکنه و در اون یکی دوتا نامه به اسم خودش بوده که آرامش زندگیشو بهم میزنه… به چند تیکه از اوایل کتاب نظر شما رو جلب میکنم.
تو کیستی؟
سوفی انگشت اشاره اش را به آینه چسباند و گفت:
“تو منی.”
و وقتی جوابی نشنید، جمله را وارونه کرد و این بار گفت:”من توام.”
شرکان (گربه سوفی) با وقار کامل از روی سنگفرش به وسط باغ جهید و در میان بوته های تمشک ناپدید شد. گربه ای زنده و سرحال با تمامی ویژگی های یک موجود زنده، از نوک سبیل های سفیدش تا انتهای دم سیاهش. شرکان هم در باغچه بود ولی مطمئنا به اندازه سوفی شعور نداشت.
جهان چگونه بوجود آمده است؟
او برای نخستین بار در زندگی اش به این فکر افتاد که نمی تواند در جهانی زندگی کند که نمی داند چگونه بوجود آمده است.
… آن هم زمانی که نخستین فرزندش را چند هفته پس از تولد از دست داد. آن دختر بیچاره را ماری نامیده بودند. بر روی سنگ قبر ماری چنین حک شده بود: “ماری کوچولو، پیشمان آمد، سلامی کرد و سپس رفت.”
در مدرسه برای سوفی بسیار مشکل بود که به درس توجه کند. به نظرش میرسید که آقای معلم فقط درباره موضوعات بی اهمیت و پیش پا افتاده صحبت می کند. آخر چرا او درباره چگونگی پیدایش انسان یا این جهان عجیب حرفی نمی زد؟
… ولی همه مردم فیلسوف نمی شوند. اکثر مردم به دلایل مختلفی به این نتیجه میرسند که تحیر از حیات فقط تلف کردن وقت است.
“خانمها، آقایان، ما در وسط فضایی لایتناهی قرار گرفته ایم!”
اما هیچ کدام از آنهایی که آن پایین روی پوست تن خرگوش زندگی میکردند، اهمیتی به این موضوع ندادند. اصلا برای کسی که آن پایین است این مطالب جالب نیست.
آنها یکصدا میگفتند: وای، چرا اینها اینقدر سر و صدا را ه می اندازند؟ سپس صحبتهای همیشگی ادامه می یابد: میشه کمی کره به من بدی؟ قیمت اوراق بهادار امروز چقدر بود؟ گوجه فرنگی کیلویی چنده؟ شنیده ای که لیدی دی دوباره حامله شده است؟
salam vaghen az ketabe donyar sofi lezat mibaram mese y film az joloe cheshmam rad mishe va taze mifahmam k ba khoda bayad chetori harf zado zendgi vaghei chie
خواه نا خواه جرقه ی سپتیسیسم در شما زده میشه و استدلالی میشی , فلسفی فکر میکنی. واسه من اینجوری بود.
چترهای آسمانیمان را باز كنیم، خدا می بارد بر كوه…/ کتابی خواندنی است.
دنیای سوفی دنیای خیلی قشنگیه مخصوصن جاودانگیش. من سه روزه تمومش کردم و خیلی ازش خوشم اومد. به قول سوفی شاید فیلسوف نشدم اما حداقل یاد گرفتم که چهجوری فلسفی فکر کنم.رمان دنیای سوفی یعنی فلسفه به زبان ساده و قابل فهم برای همه. چند جمله ای که من یادداشتش کردم تا همیشه داشته باشمش ، بدون شک میتونه خیلی جاها به دادم برسه. توصیه میکنم حتمن این کتاب رو بخونید. شاید کسی فکر کنه با نخوندنش چیزی رو از دست نمیده ، اما با خوندنش مطمئن باشید خیلی چیزها به دست میارید.
یادت نرود که می میری. همه چیز پر از خداست. آنجا که پای عقل و تجربه می لنگد، خلای پدید می آید که می توان با ایمان پر کرد. دوچیز که مرا به بهت و حیرت می اندازد و هرچه بیشتر و ژرفتر می اندیشم بر شگفتی ام می افزاید: یکی آسمان پر ستارهای که بالای سر ماست و دیگری موازین اخلاقی که در دل ماست.
شاد باشید و شگفت انگیز فکر کنید.
سلام من هم یه نقد کوچکی درباره ی دنیای سوفی نوشتم و درباره ی فیلسوفان طبیعی و سقراط و افلاطون رو دارم روش کار می کنم خیلی خوشحال می شم نظرتون رو بشنوم
سلام عرض شد.من درحال مطالعه دنياي سوفي هستم و از 600 ص حدود 350 ص خوندم.و از اينكه نويسنده بدون غرض و مرض همه چيز رو نوته خيلي خوشم اومده.
من هم از قسكت هايي كه نوشتيد لذت بردم.وعد از خوندن اين جمله نسبت به مدرسه سفتن بي ميل شدم:
مطتلعه درباره ساختار جهان و بوجود امدن آن خيلي نافع تر از ياد گرفتن دستور زبان و بقيه درس ها است!
البته نه هردرسي مثلا فيزيك عاليه،رياضي حرف نداره ،شيمي و هندسه هم خوبن اما بقيه….
اما از اينكه فهميدم كه ما ميراث ستارگانيم،حس عجيبي دارم
کتاب بی نظیری است. من این کتاب را چندین سال پیش خوانده ام. تنها کتابی است که به من گفت دنیای دیگری غیر از آنچه حس می کنیم شاید وجود داشته باشد. اما دیدگاه آن کمی (فقط کمی) مذهبی است. به عنوان مثال از تاریکی های قرون وسطی به سادگی گذشته است.
این کتاب بسیار زیبا است و جذاب به نظر من هرکی نخونه خیلی ضرر کرده.
از منظر علم شاید باید این مطلب را به خا طر داشت که همه ما در دنیا ایی موای و در عالمی در عالم دیگر بصورت غیر قابل قبولی دفن ده هستیم. در عین حال که من این جا هستم می توانم ان جا نیز باشم چرا در من نیروهایی بغیر از نیروی های طبیعی نیز حضور دارد. سوفی ما را در این کتاب باواقعیاتی که در هیچ کجاشاهد ان هستیمٰ. ما را به این نتیجه می رساند که ما در ان واحد که یکی هستیم دو تا هستیم و در آن واحد بیش از دو نفر هستیم. شاید افراد بر روی پوست خرگوش که خود از دل شعبده مردی که دست در کلاه می کند و اعجوبه ای به نام شعبده که در یک خرگوش جمع شده است. حال ما آن خرگوش نیز نیستم بلکه ذره ای بر روی پوست ان هستیم. گر چه خود ان شعبده باز نیز می تواند تفکری در تفکر شخص دیگی باشد که حرکاتش از قبل نوشته و دردستان فرد دیگری باشد.
شاید… !
شاید خود ما نیز علاوه بر وجود جسمانی و مادی که داریم در فکر شخص دیگی نیز باشیم.
با تشکر.
من مدتهاست به این فکر میکنم که دین و رسوم دست و پا گیر آن فاصله بین انسان و خدا را بیشتر میکند. چیزهایی به ما می آموزد که ما را مجبور می کند با یک نگاه اکتسابی تمام دنیا را بنگریم. سعی نمی کنیم دیدگاه خاص خود را داشته باشیم زیرا می ترسیم در آموخته های دینی مان تغییر داده باشیم. ترس از گناه ما را به انسانهایی یکنواخت و کسالت آور تبدیل کرده است. در دنیای سوفی این جمله برای من بسیار جالب بود: سه دین باختری، بر خلاف ادیان بزرگ خاور زمین، میان خدا و خلقت فاصله می گذارند. هدف این سه رهایی از دور تاسخ نیست، بلکه مبرا شدن از گناه است. از این که بگذریم، ویژگی حیات مذهبی آنها بیشتر دعا و وعظ و مطالعه متون مقدس است تا مکاشفه و فرو رفتن در خود.
دین و آداب اون دست و پاگیره به شرطی که اصل اونو درک نکنبم
در واقع دین نه تنها ما رو از خدا دور نمی کنه بلکه واسطه رسیدن ما به اونه
ما آدم ها باید هدفمونو مشخص کنیم و به شرط این که این هدف در راستای رسیدن به قرب الهی باشه با اراده پولادین قدم در راه بذاریم که این راهو همون دین بهمون نشون می ده.
با سپاس
salam hamvatane khoob e irani … man ham ba shoma movafegh hastam …. din va marasem mazhabi …. va dar yek jomleh shariat-e adyan-e sami //// tanha va tanha vojood gonah ra be ensanha neshan midahad …. vali moteaasefaneh aksar-e mardom sariat v ya marasem-e mazhabi ra rah-e goriz az gonah midanand///// va in daghughan chizi ast ke shoma be an eshareh kardid… dar shariat hich kas ba khoda ertebat nadarad//// hameh gom shodehand va tasavor mikonand ertebat darand.
کتاب خیلی خوبی است.با خواندن ان نگاهم به زندگی عوض شد.حتما بخوانید