مهمات پای قبضه

بار چهارم که به جبهه رفته بودم

مدتی تطبیق آتش محور شلمچه بودم و بعد شدم مسئول محور

روز اول مسئولیت محور برای سرکشی به آتشبار 120 رفتم. مسئول آتشبار که یک سپاهی با تجربه و بسیار آدم خوبی بود؛ به محض ورود به من گفت: ما مهمات پای قبضه نداریم!

در شرایطی که خط مقدم در وضعیت پدافندی بود؛ همه چیز سهمیه ای بود. مثلا روزی 5 تا گلوله برای هر قبضه. گلوله های خمپاره ایرانی و اسرائیلی بود. همین گلوله های ایرانی چند روز بعد در همان آتشبار 120 موجب قطع انگشتان فرمانده آتشبار شد که خود داستانش جداست

فرمانده آتشبار گفت که دیده بان و مسئول محور قبلی تمام مهمات پای قبضه را درخواست آتش کرده اند و مهماتی پای قبضه برای جلوگیری از آفند احتمالی دشمن نمانده است. گفتم از این به بعد روزی 2 گلوله اسرائیلی را از سهمیه نگه دارید و به هیچ عنوان آتش نکنید و سایر آتشبارهای مستقر در محور و تحت مسئولیت خودم را نیز ملزم به  اجرای همین روند نمودم

مدتی بعد مهماتی پای قبضه ها جمع شده بود

مدتی بعد من از شلمچه به ماوت رفتم و بعد شنیدم که عراق حمله ای در منطقه شلمچه داشته و همین مهمات پای قبضه باعث شده که بچه ها بتوانند آتشی جلوی دشمن بریزند و مانع پیشرفت دشمن و بازپس گیری منطقه شوند

مهمات پای قبضه هایتان زیاد!

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *