حسيني/زينبي/يزيدي
سال 57 ما در روستا زندگي ميكرديم.
يادمه روي ديوار خانه ما جمله زير را نوشته بودند كه فكر كنم از شريعتي باشه
آنها كه رفتند كاري حسيني كردند و آنها كه ماندند بايد كاري زينبي كنند وگرنه يزيدياند!
سال 57 ما در روستا زندگي ميكرديم.
يادمه روي ديوار خانه ما جمله زير را نوشته بودند كه فكر كنم از شريعتي باشه
آنها كه رفتند كاري حسيني كردند و آنها كه ماندند بايد كاري زينبي كنند وگرنه يزيدياند!
فعلا که مد شده همه میگن من عمارم و دیگران طله و زبیر .
این جمله مثل بسیاری دیگر از جملات شریعتی و دیگر سخنوران صرفا احساسی است و از نظر وظیفه شرعی لزوما چنین نیست.
در زمان ما به نظر میرسد که کاری «سجادی» کردن وظیفه ماست نه کاری «زینبی».