روزانه های پلاسی؟!
اولا وردپرس به نسخه 3.3 ارتقاء یافت. بشتابید به بروزرسانی.یکی از مهمترین تغییرات در نسخه جدید، ادغام شدن چند آیکون ابزار بارگذاری (آپلود) در یک آیکون میباشد.
در ثانی مطلبی که تحت عنوان روزانه های پلاسی نوشتم، مورد توجه یک پزشک قرار گرفت و درپی آن سوالاتی را بدنبال داشت. برخی، مشکلاتی را مطرح میکنند که من خودم ندارم! من اینکار را برای آوردن لینکهای +1 شده خودم در نوار کناری (سایدبار) قالب وبلاگ خودم کرده‌ام و جواب میدهد. راستی، هرکاری کردم که لینک این مطلب را به بالاترین بفرستم، نشد که نشد! امکان “رمز فراموش شده” بالاترین کار نمیکند!! به دادم برسید!!!
و اما بعد:
پسرها مگه تحفه ان؟ را از مادرستان حتما بخوانید!
در این لینک هم میتوانید فیلمی را درمورد محمد نوری زاد ببینید.
در لینک مذکور، در بخشی از توضیح کوتاهش، نوشته: فیلمی که می بینید مروری است کوتاه بر زندگی موجودی که آخرین تلاشهایش را برای مطرح شدن به هر نحو انجام می دهد/ولیکن حیف که هرگز مطرح نمی شود….!
در این فیلم (که به گفته نوری زاد از تکه های تهیه شده برای ساخت فیلمی با عنوان “محرمانه برای رهبرم” مونتاژ شده) نکاتی در مورد گذشته و حال ایشان مطرح میشود. از جمله اینکه ایشان قبلا در کیهان مینوشته و از طرفداران پروپا قرص رهبر بوده و اینک یکی از منتقدین سرسخت رهبری است. در انتهای فیلم نیز حدیثی از حضرت علی علیه‌السلام روی صفحه نقش میبندد که: نادان را نمیبینی مگر در حال افراط یا تفریط. با توجه به توضیحی که نقل قول کردم، میتوان نتیجه گرفت که برداشت تهیه کنندگان این فیلم از حدیث مذکور اینست که آقای نوریزاد قبلا افراط میکرده و الآن تفریط و بنابراین الآن کار خوبی نمیکند. اما با توجه به اینکه افراط و تفریط، هر دو بد است؛ میتوان نتیجه گرفت که نوریزاد قبلا هم کار درستی نمیکرده!!!
دوستی پس از مشاهده فیلم فوق گفت: آقا ساده نباشید. نوریزاد هم از خودشونه وگرنه چرا خاتمی نمیتونه حرف بزنه اما این میزنه؟!
نویسنده مطلب نامه ی پانزدهم محمد نوری زاد و صبح سه شنبه بجای جمعه شب (به رسالت قلمم قسم که این نامه اشک هر وطن پرستی را در می آورد) قسمتهایی از نامه مذکور را منتشر کرده که من ذیلا بازنشر میکنم. قرآن میفرماید: فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه
بارانی در راه است! سلام به رهبر جمهوری اسلامی ایران من ناگزیر این نامه را که باید در واپسین ساعات روز جمعه منتشر می شد، همین حالا منتشر می کنم. نگرانم که مرا جمعه ای در کار نباشد. بازی کودکانه ای که سازمان اطلاعات سپاه با من و با خانواده ام شروع کرده است، ازدیروز- دوشنبه – وارد مرحله ی تازه ای گردیده است. آری، ممکن است بنا به فرمایش مأمورانی که به من گفتند: پودرت می کنیم و درصد سایت داخلی و خارجی آبرویت را می بریم، هم پودرم کنند، وهم بزعم خود با آبرویم بازی کنند. کاری که اطلاعات سپاه با من و با خانواده ام شروع کرده است، آنقدرمشمئز کننده و سخیف است که من هیچگاه یک چنین رفتاری را از ساواک شاه، نه شنیده و نه درجایی خوانده ام. گلی به گوشه ی جمال شما با این سازمانی که برزانو نشانده اید و آنان را مثل جادوگران بابِلِ قدیم، به سمت خانواده ها و درهم کوفتن مناسبات خانواده یِ منتقدانِ خود گسیل می فرمایید.