محرم – کربلا – عاشورا
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
حسین تشنهی لبیک بود نه تشنهی آب؛ به جای اینکه افکارش را به ما نشان دهند، زخمهایش را نشان دادند و بزرگترین دردش را به اشتباه بیآبی خواندند!
کربلا چون صحنه پیکار حق و باطل است
حق پرستان را همه مهر حسین اندر دل است
کربلا باشد نمایشگاه جریانی سترگ
کشته می گردد در این وادی ابر مردی بزرگ
بر غزالان حقیقت می زند یک گله گرگ
از شگفت این نمایش عقل را پا در گل است
سرگذشت کربلا آینده ساز زندگی است
ره گشای شیعه در شیب و فراز زندگی است
نهضت سرخ حسین ما را نیاز زندگی است
راه او آزاد مردان جهان را سمبل است
گر چه شرح کربلا یکسر غم است و رنج و درد
می کند تک مرد حق با کثرت باطل نبرد
تا کند بیدار از کار خمود و هرزگرد
زنگ هشداری برای خفتگان غافل است
باید اندیشید اقدام حسین از بهر چیست؟
گوید ای آزاده انسان بایدت آزاده زیست
زیر بار ظلم ماندن منطق اسلام نیست
مرگ در راه خدا ما را حیات کامل است
نیست کافی گریه بر جریان خونبار حسین
یافت می باید مسیر و مشی و افکار حسین
بیشتر اندیشه باید کرد در کار حسین
گریه همراه تفکر در عزایش قابل است
در عمل باید حسینی بود و جویای حسین
مجری فرمان و دستورات والای حسین
کرد با کالای جان خویش سودای حسین
گر چنین باشیم ما را شیعه بودن شامل است
دست را بر سینه باید از ره اخلاص زد
نوحه در سوگش رقم با منطق و احساس زد
بانگ وامظلومیش را با طریقی خاص ز د
التماس و زاری و خواری سرودن باطل است
در عزاداری عیان باید شود راه حسین
گفت از اندیشه بیدار و آگاه حسین
پای اخلاص آورد ما را به درگاه حسین
با چنین شرطی مراد از گریه ما حاصل است
کربلا چون صحنه پیکار حق و باطل است
حق پرستان را همه مهر حسین اندر دل است