درباره فروشنده

دوست خوبم فواد ضمن تبریک به مناسبت گرفتن جایزه اسکار

انتقادات و سوالاتی را در اینجا مطرح کرده

پاسخی برایش نوشتم که بی مناسبت ندیدم در اینجا هم منتشرش کنم:

سلام فواد جان
من هم اول تبریک میگم به خودمون به واسطه گرفتن این جایزه
و دوم هم بعضی نقدهای شما را قبول دارم
و اما سوم برخی سوالات شما رو جواب  بدم
نوشتی: فیلم فروشنده یک فیلم درجه سوم و چهارمه و به نسبت سینمای ایران فیلمی متوسط محسوب میشه
کدام سینمای ایران ؟
مگر ایران هم سینما داره ؟
از این دست سوالاتی که شما مطرح کردی من هم در مورد کلیت سینمای ایران مطرح کنم؟
چرا در فیلمهای سینمای ایران هیچ مردی زن خودش را بغل نمیکند یا نمیبوسد؟
چرا در سینمای ایران زنها با چادر و باشماق به رختخواب میروند؟
ببینید
اینکه زنی در سینمای ایران پس از سالها دوری از فرزند پسرش وقتی به او میرسد او را بغل نمیکند و نمیبوسد به نظر شما عیب در سینمای ایران محسوب نمیشود؟
یا اینکه مثلا وقتی در سریال مزخرف کیمیا پس از سالها دوری؛ زن و شوهر در خیابانی در خرمشهر برای بغل کردن همدیگر به سمت هم میدوند و بعد مانعی در این کار پیش می آید به نظر شما قابل قبول برای بیینده ها هست؟
هدف من از طرح این سوالها جواب دادن سوال با سوال نبود!
هدفم اینست که شما را به فکر وادارم که آیا اگر در فیلم نشان نمیدهد که زن و شوهری همدیگر را نمیبوسند به این معنیست که در واقع هم نمیبوسند؟!
بنابراین بدینگونه جواب برخی سوالات شما داده شد
ضمن اینکه من هنوز خودم به برخی از این محدودیتهای غیر قابل پذیرش برای دنیای امروز انتقاد دارم
در خصوص برخی مسائل هنری و مربوط به صنعت سینما معتقدم که نه شما و نه من تخصص اظهار نظر نداریم و بایستی این مقوله را به اهلش واگذار کنیم
پرسیده اید: بلاخره پیرمرد به ترانه تجاوز کرد یا نه؟
این را باید به بیننده سپرد که برای خود و با استفاده از ذهن خود تجسم کند و پاسخ دهد و فکر میکنم هر بیننده ای با توجه به زمینه ذهنی خود پاسخی برایش در نظر میگیرد.
ضمن اینکه اصلا بیایید تجاوز را معنی کنیم و مرزی برایش قائل شویم
به نظر شما تجاوز یعنی دخول آلت یک مرد در زنی نامحرم؟
به نظر من ورود یک مرد به حریم خانه ای دیگر که حتی درب آن باز است تجاوز محسوب میشود
ببینید
مرز تجاوز و خط قرمزش برای افراد مختلف متفاوت است !
سوال شما: چطور اون پیرمرد با اون اوضاعش قدرت اینو داشت که از ترانه کتک نخوره و با اون سرعت دربره؟
این بستگی به شرایط ترانه داره
یک زن اگر کاملا لخت در حمام باشه
خیلی بی دفاع تر از یک زن پوشیده است و بنابراین قدرت برخوردش به مراتب تضعیف میشه
“فاصله‌ای بین قط کردن گوشی و زنگ زدن آیفون” در فیلم نبود
این به این معنی نیست که در واقع هم نبوده چرا که زمانهای سپری شده در فیلم همواره با زمانهای سپری شده در واقعیت همخوانی ندارد !
اینکه “شهاب نرفت پلیس بیاره” رو در فیلم جوابش را دادند
مردم اعتمادی به پلیس و قانون و قوه قضاییه و سیستم دادگستری و اینها ندارند
شما خودتان این سیستم قضایی مملکت را قبول دارید و مورد اعتمادتان است؟
من خودم کارشناس رسیم دادگستری هستم و سیستم را قبول ندارم
در محاکم و در رسیدگیها چیزهایی دیده و شنیده ام که نگو و نپرس!
ربط عنوان فیلم و داستان نیز به خاطر آن زنی بود که قبل از ترانه و شهاب آن خانه را اجاره کرده بود و وسائلش هنوز آنجا باقی بود
آن زن فروشنده بود!!! کار میکرد و بدنش را میفروخت!!!
من البته فروشنده‌ی میلر را نخوانده ام
در کل داستان فیلم داستان بسیار زیبایی بود و بخشی از واقعیتهای تلخ جامعه و زیر پوست شهر ما را نشان میداد و به اعتقاد من یک هنرمند فیلمساز در این راستا وظایفی دارد که اگر حاکمیت اجازه دهد بایستی به مراتب آشکارتر از اینگونه فیلمها به تصویر کشیده شود
به امید آن روز

2 Replies to “درباره فروشنده”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *