محدوده فیلتر؛ چقدر؟
آقای اسلامزاده در مطلبی با عنوان «بلاگرولینگ جدید و کارکرد دگرگون شده پرشین بلاگرز»، ضمنا اشارهای (در واقع سوالی) در مورد قضیه فیلتر کردهاند. سعی کردم پاسخ را کامنت کنم که موفق نشدم و بنابراین با ایمیل ارسال کردم و از ایشان خواستم منتشر کنند! به دلیل اهمیت موضوع، در اینجا بازنشر میکنم:
سلام بر کورش عزیز
در مورد فیلتر کردن، باید بگویم که ما باید محدوده خط قرمزها را خیلی خیلی تنگ کنیم. یعنی باید خیلی خیلی خیلی …… خیلی کم، مطالب را فیلتر کنیم و مجموعه مواردی که در محدودهی فیلتر شده قرار میگیرند، به نظر من نباید به عدد انگشتان ۲ دست برسد! ما نباید برای دیگران تصمیم بگیریم که چه بخوانند و چه نخوانند؟! البته میتوانیم به آنها توصیه کنیم و آنها را راهنمایی کنیم. اما نباید به این کل محروم کنیم! باید خوانندگان خود به میزانی از رشد فکری برسند که بتوانند تشخیص دهند چه برای آنها خوب است و چه بد؟ اگر ما همهی میکربها را از محیط زندگی مردم دور کنیم، آنگاه با مختصر بیماریای نابود خواهند شد، چرا که مقاومت خود را در مقابل میکربها و ویروسها از دست میدهند. باید بنیه فکری و اعتقادی مردم را قوی کرد. باید با انتشار مطالب خوب و نقد مطالب بد به مردم آگاهی و دید داد. نباید فقط جلوی انتشار مطالب بد را گرفت!
این نظر من است. راستی، نظر شما خوانندهی گرامی چیست؟
دو مورد رو توجه نفرمودید :
۱- اینکه شما میگی میگی با «اصلش» مشکل داری و این توهین به شعوره و اینا…
عرض شد که این حرف شما در نزد هیچ رای عمومی و مردمی پذیرفته نیست و در همه جای دنیا فیلترینگ هست منتها کم و زیادش و مبنای اون فرق داره.
۲- مورد دوم شما هم ناظر به «مبنا» و قوانین فیلترینگه که چی فیلتر بشه و چی نشه که این هم باز ربطی نداره به این که کلیتش لازمه.
تو این نظام یه چیزایی رو فیلتر میکنن تو جاهای دیگه چیزای دیگه رو. (به قصد حمایت از عموم یا خصوص)
بعد هم لفظ شما طوریه انگار من مدافع این نظامم. خیر بنده کلی عرض کردم و انتقاد هم زیاد داشته و دارم به این مملکت گل و بلبل.
بدلیل اینکه تخریب از لحاظ زمانی خیلی سریع عمل میکند اما سازندگی و رشد دادن فکر و بنیه اعتقادی مطلبی بمراتب زمانبر تر است لذا با کلیت فیلترینگ موافقم اما نه به شکل کنونی در ایران.
از سویی فیلترینگ به شکل بی ضابطه باعث میشه که همه برن به سمت فیلتر شکن و این همه هزینه فقط صرف نی نی ها بشه!
چند وقت پیش در یکی از کافی نتهای تهران رفتم نشستم یه ربع کار داشتم دیدم روی تمام سیستمهاشون نرم افزار فیلترشکن نصبه و همه سایتها رو میشه دید!
خب معلومه وقتی یه دانشجو یا .. بخواد واقعا کاراش رو بکنه و ببینه اینقدر الکی الکی خیلی چیزا فیلتره، و از سویی هم بهترین نرم افزارهای فیلترشکن ۱۰۰ کیلوبایت بیتشر نیست خب میره به اون سمت.
از جمله مواردی که اذیت میکنه اینه که مثلا یه کاربر از سرویس دهنده های رایگان میاد و تخلف میکنه و مسئولین محترم کل اون سرویس رو فیلتر میکنن!
نویسنده عزیز “من و متعهام” !
بخاطر تکمیل مطلب، از شما تشکر میکنم.
راستی بد نیست نگاهی هم به آدرس زیر بیندازید:
http://site.midinternet.com/?p=235
در آنجا به شما لینک دادهام. البته با اجازه!
من درمورد بخش مربوط به تخریب یه مشکلی دارم. من نمیدونم منظور شما از تخریب چیه؟ سوال من اینه که آیا ما مجاز هستیم که اعتقادات رو امری مطلق تلقی کنیم و هر کسی که سخنی در خلاف جهت آن اعتقاد ابراز کرد آن را به عنوان مخرب آن اعتقاد خاص تلقی کنیم؟
واضحتر بگم. شاید شما معتقد باشید که اعتقادات اسلامی مطلق هستند و همه باید به آنها ایمان داشته باشند. هر کسی هم که خلاف آن را گفت، در حال تخریب جوانان این مملکت است. ولی موضوع اینه که همین اعتقاد را میشه یک مسیحی داشته باشه، همین اعتقاد را میشه یک یهودی داشته باشه، همین اعتقاد را میشه یک کاپیتالیست داشته باشه و الیآخر.
پس من نهتنها با کلیت فیلترینک که با جزئیت آن هم موافق نیستم. چون در این مملکت چه بسا انسانهای شریف بسیاری زندگی میکنند که اعتقاداتشان کاملاً با اعتقادات شما متفاوت است و همین انسانهای شریف از بخش اعظمی از محتوای اینترنت تنها با این استدلال شما که مخرب است محروم میشوند.
به نظر من هیچ حکومت و هیج فردی حق ندارد افراد دیگر را از مطالبی که به زغم خودش مخرب است محروم کند. همه انسانها عاقلند و میتوانند تصمیم بگیرند که چه چیزی برایشان خوب است و چه چیزی بد.
سلام
من هم در مورد تخریب نیاز به توضیح میبینم. اما نویسنده «من و متعهام» نکته جالب و جدیدی را مطرح کرده که جای تشکر داره. البته از توجه شما به بحث هم لازمه تشکر کنم. فکر میکنم بهتره در پست جدیدی بیشتر بحث را باز کنیم و اینکار را خواهم کرد. در هر صورت ممنون
این حرف شما در هیچ نظامی پذیرفته نیست حتی در نظامهای لائیک دموکرات و مبتنی بر رای مردم.
آنجا هم یک خط قرمزهایی (با رای مردم) دارد که رعایت آنها برای صلاح جامعه لازم و تخلف از آن جرم است.
از سویی شما بحث را محدود کرده اید به اعتقادات و آن هم با فرض اینکه اعتقادات مخالفان به واقع بیان شود.
در حالیکه این مساله اولا فقط مربوط به این حوزه نیست و از سویی کسی(منظورم فیلترچی ها نیستن بلکه تفکری است که دارم آن را بیان میکنم) با بیان صحیح اعتقادات مخالف مشکل ندارد. (مثل این همه اعتقادات سنی پخش شده در اینرنت به زبان فارسی)
مشکل آنجاست که مثلا کسی بیاید و این اعتقادات را به صورتی مخرب بیان کند که در مساله ذکر شده صدق کند (سرعت تخریبش بسیار زیاد باشد و غیر قابل جبران)
مثلا بیایند با عکس ساختگی یا خبر ساختگی شروع کنند به تخریب یک شخصیت.
حالا شما صد سال هم که تلاش کنی دیگر نمیتوانی درستش کنی.
خب! دستکم منظور شما از «تخریب» کاملاً شفاف بیان شد. متشکرم.
(۱) نکته اول اینکه، فیلتر کردن سایتی که عکس ساختگی یا خبر ساختگی منتشر میکند شبیه این است که در جامعه نیز افرادی را که در حال پخش اخبار کذب هستند، فیلتر کنیم. حتما تو دروهمسایهها با کسانی برخورد کردید که همه وقتشون صرف دروغ و دروغپراکنی میشه. حالا چطور میشه این افراد را فیلتر کرد؟ البته درست است که گستره خبررسانی (یا دروغرسانی) چنین افرادی در جامعه بسیار محدودتر از اینترنت است، اما باز هم به نظر من نمیتواند دلیل قانعکنندهای باشد، چون همه انسانها عقل دارند که از آن استفاده کنند. اگر خبری درمورد فردی به من برسد، طبعا باید با استفاده از این عقل آن خبر را مورد ارزیابی قرار دهم. فیلترینگ (درمورد چنین سایتهایی) توهین به عقل انسانها و تصمیم گرفتن به جای آنهاست.
(۲) نکته دوم اینکه، واقعا چه تعداد از سایتهایی که در این کشور فیلتر میشوند جزو سایتهایی هستند که در حال پخش اخبار کذب هستند. معیار سنجش دروغ بودن خبر چیست؟ آیا صرف اینکه خبری برخلاف اخبار منتشرشده توسط این حکومت باشد، باعث میشود که آن خبر دروغ باشد؟ چه بسا اخبار خود این حکومت کذب است و خود این حکومت در حال انتشار اخبار کذب است! اصلا چگونه میتوان در مورد ساختگی بودن عکسها و اخباری که در اینترنت منتشر میشوند به یقین رسید؟ چگونه میتوان مدعی بود که مطلب «گشت ارشاد» همین سایت «بااینترنت» دروغ نیست؟ شما میتوانید به یقین قضاوت کنید؟
ببخشید از اینکه طولانی شد !