امتحان املا
دیروز مصطفی امتحان املا داشت. مصطفای ما کلاس اوله. من خیلی دوست دارم معلم کلاس اول ابتدایی باشم. میدونید چرا؟ چون معلم کلاس اول ابتدایی بودن خیلی مهمه و افتخار بزرگیه. میدونید چرا؟ چون معلم کلاس اول ابتدایی کار خیلی بزرگی میکنه. چون به کسایی که اصلا سواد خوندن و نوشتن ندارند، سواد خوندن و نوشتن یاد میده. حروف الفبای فارسی رو یاد میده طوری که در پایان سال تحصیلی بچه ها میتونن کتاب و نوشته های دیگر رو بخونن. اعداد و حساب رو یاد میده. بچه ها یاد میگیرن بشمارن، مرزبندی کنن، جمع و تفریق کنن، تا صد رو بنویسن. البته حتما شنیدید که میگن اگه کسی رو دوست داری بهش ماهی میدی، اگه بیشتر دوست داری بهش ماهیگیری یاد میدی. خب معلم کلاس اول همینه. یعنی ماهیگیری یاد میده. پایه خوندن و نوشتن و حسابو یاد میده. بنابر این معلم کلاس اول خیلی بچه ها رو دوست داره. من فکر میکنم بیشتر از دیگران و حتی پدر مادر باید بچه ها رو دوست داشته باشه. یعنی اعتقاد دارم که معلمای عزیز کلاس اول بچه ها رو خیلی دوست دارن. دست همشون درد نکنه. البته بقیه معلمها هم بچه ها رو دوست دارن ولی معلم کلاس اول مهمتره. مصطفی دیشب آخرین درس کتاب فارسی رو برام خوند و لذت بردم “آخرین درس”
نميدونم كي اينو گفته ولي خيلي قشنگ گفته: «معلم مثل پلي كه اجازه ميده دانش آموز از روش رد شه و بعد خراب ميشه و با اين كارش به دانش آموزاش ياد ميده كه اونام پلهايي مثل اون بسازند تا ديگران از روش رد بشن.»