فراموشی چیزهای خیلی ساده!
1- بعضی وقتها، بعضی انسانهای خیلی بزرگ (!)، بعضی مسائل خیلی ساده و پیش پا افتاده را فراموش میکنند! مثلا اینکه بروی در گوگل داکز، محتویات یک فایل spreadsheet را (که به آن دسترسی ادیت داری، اما owner آن نیستی!) پاک کنی، اما حواست به سوابق ویرایش آن (revision history) نباشد! یا مثلا بروی دسترسی کسی را که مدیر وبلاگ (؟!) بوده بگیری و وبلاگ را بر روی بازدید کنندگان ببندی و مطالبش را به بلاگر ببری، اما حواست به google cache نباشد. یا بدتر از آن حواست به ایمیلهایی که قبلا فرستادی و دیگر آنها را نمیتوانی پاک کنی، نباشد.
2- اعتقاد دارم که اگر کسی از خدا نترسد و به قول این پست، “دیوونه” باشد، ترس از دیگران بی معناست! و دیگران باید از چنین کسی بترسند و جانب احتیاط را رعایت کنند!
من «دویوونه» نیستم و دوست هم ندارم که باشم مگر در عشق؛ که شاعر در قسمتی از این شعر میگوید:
ای عاقلان در عاشقی دیوانه می باید شدن
من با بلوغ عقل در اوج جنون رقصیده ام
3- اما، از google search خوشم آمد. نمونهای از کارش را در 2 تصویر زیر ببینید و با هم مقایسه کنید:
4- نمیدانم شعر است یا ضربالمثل: آنکه عیب دگری نزد تو آورد و شمرد — لاجرم عیب تو نزد دگری خواهد برد!
منم دقيقا با اين ضرب المثل موافقم-هر كي اينو گفته واقعا بجا گفته .
سلام
قدیمیها نون ارزون خورده اند و حرف گرون زده اند!
حرفهای قدیمیها را باید با طلا نوشت!