کلمات زاده شدهاند تا پیامی را که در ذهن یک انسان است منتقل کنند. مثلاً وقتی میگوییم میز همگان میدانند که میز به وسیلهای گفته میشود که در آن یک صفحه روی چند پایه قرار دارند و میتوان روی آن کار کرد. موضوع اینجاست که همین واژه میز به گسترهای از ابزار اطلاق میشود که ازنظر خصوصیات ممکن است تفاوتهای بسیاری با هم داشته باشند. پس وقتی دو انسان در دو موقعیت متفاوت از واژه میز استفاده میکنند ممکن است این دو واژه دال بر ابزار کاملاً متفاوتی باشند. در این تصویر نیز واژه dead در دو موقعیت متفاوت با دو معنای ضمنی متفاوت استفاده شده است. این واژه به معنای «مرده» هستش. به این دو جمله توجه کنید: «علی مرده است» و «روح علی مرده است». میبینیم که این کلمه در دو جمله متفاوت معانی متفاوتی را در ذهن متبادر میسازند. پس درست نیست که بخواهیم تنها از یک بازی کلمات به یک نتیجهگیری برسیم. اینکه نیچه میگوید خدا مرده است بسیار متفاوت از آن است که بگوییم نیچه مرده است.
کلمات زاده شدهاند تا پیامی را که در ذهن یک انسان است منتقل کنند. مثلاً وقتی میگوییم میز همگان میدانند که میز به وسیلهای گفته میشود که در آن یک صفحه روی چند پایه قرار دارند و میتوان روی آن کار کرد. موضوع اینجاست که همین واژه میز به گسترهای از ابزار اطلاق میشود که ازنظر خصوصیات ممکن است تفاوتهای بسیاری با هم داشته باشند. پس وقتی دو انسان در دو موقعیت متفاوت از واژه میز استفاده میکنند ممکن است این دو واژه دال بر ابزار کاملاً متفاوتی باشند. در این تصویر نیز واژه dead در دو موقعیت متفاوت با دو معنای ضمنی متفاوت استفاده شده است. این واژه به معنای «مرده» هستش. به این دو جمله توجه کنید: «علی مرده است» و «روح علی مرده است». میبینیم که این کلمه در دو جمله متفاوت معانی متفاوتی را در ذهن متبادر میسازند. پس درست نیست که بخواهیم تنها از یک بازی کلمات به یک نتیجهگیری برسیم. اینکه نیچه میگوید خدا مرده است بسیار متفاوت از آن است که بگوییم نیچه مرده است.
@وارطان,
سلام
نیچه در ۱۸۸۳ گفت خدا مرده و بعد در سال ۱۹۰۰ خودش مرد!
خدا زنده است!